مجموعه‌داستان «نزدیک ظهیرالدوله» نوشته حسن فرامرز توسط انتشارات کوله‌پشتی منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، این کتاب دومین مجموعه‌داستانی است که از این داستان‌نویس چاپ می‌شود و ۱۲ داستان را شامل می‌شود. «آتش سرد»، «خواب‌های عصر»، «زنگار»، «کین‌خواهی»، «این دنیای روشن»، «نزدیک ظهیرالدوله»، «سقوط آسمان» و.. عناوین برخی از داستان‌های این کتاب هستند.

توجه به تنگناها و چنبره برخی رسوم و سنن معمولی بر زندگی برخی از مردم، از جمله موضوعاتی است که نویسنده در داستان‌های این کتاب مورد توجه قرار داده است. در داستان «نزدیک ظهیرالدوله»، خانم ترزا خدمتکار آقای شهرباف است. خانم ترزا، افتخار خود می‌داند که در خانه مشاهیر و بزرگان خدمت کرده و می‌کند. پروفسور شهرباف، گاهی با ترزا صحبت می‌کند و حال روایت عاشقانه‌اش را با انورالملوک به او می‌گوید؛ عشقی که نافرجام مانده است...

نگاهی که فرامرز داشته، خود را در رنگ و قالب‌های گوناگون بر نگاه و شیوه زندگی شخصیت‌های داستان‌های کتاب نشان می‌دهد که باعث می‌شود گاهی تا پایان عمر، ناچار به تحمل رنج تنهایی و فریب خوردگی باشند.

این کتاب با ۱۳۶ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۱۵ هزار تومان منتشر شده است.

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...