کتاب «کار همچون زندگی» [A life at work : the joy of discovering what you were born to do] نوشته تامس مور [Thomas Moore] با ترجمه محمدرضا سلامت توسط نشر نو منتشر شد.

چگونه می‌توانید کاری را که برای آن زاده شده‌اید کشف کنید کار همچون زندگی [A life at work : the joy of discovering what you were born to do] تامس مور [Thomas Moore]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «کار همچون زندگی (چگونه می‌توانید کاری را که برای آن زاده شده‌اید کشف کنید و به رضایت خاطر برسید؟)» نوشته تامس مور به‌تازگی منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب یکی از عناوین مجموعه «کتابخانه فلسفه زندگی» است که این‌ناشر چاپ می‌کند و نسخه اصلی‌ آن، سال ۲۰۰۸ توسط انتشارات کتاب‌های برادوی در نیویورک چاپ شده است.

تامس مور نویسنده این‌کتاب، تحصیل‌کرده رشته‌های آهنگسازی، موسیقی‌شناسی، الاهیات، مطالعات دینی و روان‌درمانگری است. او مدت زیادی را به پژوهش درباره دین‌شناسی و روان‌شناسی در دانشگاه‌های آمریکا؛ و به‌عنوان روان‌درمانگر به ارائه مشاوره به مددجویان پرداخته است.مور از سال ۱۹۹۰ بیشتر بر سخنرانی، نویسندگی درباره روح و معنویت و مشاوره روان‌درمانگری متمرکز بوده است.

از این‌مولف تاکنون بیش از ۳۰ جلد کتاب و ده‌ها مقاله‌ها چاپ شده است. او معتقد است در فعالیت‌های خود، دنبال همراه‌کردن روح با زندگی شخصی و فرهنگ جامعه است. به‌همین‌دلیل هم معنویت، اسطوره‌شناسی،‌ روان‌شناسی ژرفا و هنر را با هم به کار می‌گیرد. پس شاید بتوان او را روان‌درمانگر روح دانست.

مور معتقد است کار و زندگی دو مولفه جدانشدنی در حیات انسان هستند. یعنی زندگی کردن، همان‌ کارکردن و کارکردن همان زندگی‌کردن است و شخصیت آدم، براثر کار یا کارهایی که می‌کند، طی زندگی‌اش شکل می‌گیرد. اما اشخاص بسیاری هستند که با غفلت از این‌واقعیت، مفهوم کار را به سطح شغل یا حرفه تنزل می‌دهند و بین‌شان جدایی و تفکیک قائل می‌شوند. از نظر نویسنده کتاب «کار همچون زندگی»، کار و زندگی دو روی یک‌سکه‌اندو به‌همین‌دلیل است که باید کار همچون زندگی تلقی شود. به قول این‌نویسنده باید کار را زندگی کرد و این‌عمل، یک هنر والا است.

تامس مور برای ترجمه فارسی این‌کتاب، مقدمه‌ای نوشته که با مقدمه مصطفی ملکیان برای این‌اثر همراه شده است. مور در مقدمه خود نوشته است: کار کردن در شغل و حرفه نیز به معنای کار کردن در عمیق‌ترین بخش وجود ماست. همه اوقاتی که برای کار خود صرف می‌کنیم، بر کیفیت تفکر و شکل‌گیری ارزش‌ها و منش‌ ما تاثیر دارد. شاید نتوانید بی‌درنگ کاری پیدا کنید که شما را راضی، یا کیستی شما را آشکار کند، اما می‌توانید شغل‌هایی برگزینید که شما را در آن مسیر پیش ببرد. باید امیدوار باشید که سرانجام شما و کارتان عمیقا با یکدیگر سازگار شوید.

این‌کتاب به جز درآمدش با عنوان «درآمد کیمیاگری: اُپوس روح»، ۱۲ فصل دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از:

به‌جای نرسیدن، ندای درون، روح و نفسْ، آشتی با گذشته، آشفتگیِ آفرینشگر، زندگی در برج عاج، مراقبت از روح در محل کار، بنیانی استوار داشته باشید و بلندپروازی کنید، دیمون کار، عشق ورزیدن به کار، کار کردن عبادت است، زندگی یکدست.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

داستان، توضیح یا تفسیر نیست. مردم اغلب درباره مشکل زندگی‌شان سخن می‌گویند یا دلایل گوناگونی ارائه می‌دهند که چرا احساس گرفتاری می‌کنند. اما این افکار، خود بخشی از مشکل است زیرا ممکن است برآمده از همان نگرش‌های باشد که سد راه آنها شده است.
داستان، چیزی متفاوت است. داستان‌ها بی‌طرف هستند، به این معنا که می‌توان برداشت‌های گوناگونی از آنها داشت. این داستان‌ها به هنگام بازگویی، خودآگاه نیستند. در بیان آنها ممکن است جزئیاتی بیفزایید که خودتان را شگفت‌زده کند و ژرف‌بینی‌هایی در اختیار شنونده قرار دهد.
بازگویی قصه‌تان می‌تواند لذت‌بخش باشد. قالب داستان، در مقایسه با تحلیل و تفسیر، برای بیشتر مردم رضایت‌بخش‌تر است. انسان‌ها از بازگویی و گوش‌دادن به قصه لذت می‌برند؛ این عامل لذتْ مهم است، به‌ویژه هنگامی که عمیقا به وارسی ریشه‌هایتان و کشف «کار همچون زندگی» می‌پردازید.

این‌کتاب با ۲۵۴ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۴۲ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...