کتاب «کانون ارزیابی و توسعه منابع انسانی؛ با تمرکز و نگاه ویژه به ارزیابی و توسعه شایستگی‌های مدیران» تالیف تیمور مرجانی و محمدرضا عباسی منتشر شد.

کانون ارزیابی و توسعه منابع انسانی؛ با تمرکز و نگاه ویژه به ارزیابی و توسعه شایستگی‌های مدیران

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این کتاب در ۳۴۰ صفحه و با قیمت ۶۵هزار تومان توسط انتشارات جهاد دانشگاهی منتشر شده است.

در معرفی کتاب «کانون ارزیابی و توسعه منابع انسانی» عنوان شده است: در این کتاب تلاش شده به مبانی، اصول و روش‌های علمی و طراحی، اجرا، مدیریت و استقرار کانون‌های ارزیابی در سازمان‌ها به صورت کاربردی و با تاکید بر تجارب مولفان پرداخته شود.

در سال‌های اخیر توجه به منابع انسانی به عنوان سرمایه بی‌بدیل سازمانی به نحوه چشمگیری افزایش یافته است. این توجه ناشی از آن است که سازمان‌های امروز بیش از هر زمان دیگر به «مدیران و کارکنان شایسته» نیاز دارند. در همین راستا، ارزیابی و توسعه شایستگی منابع انسانی به ویژه شایستگی‌های مدیران سازمان‌ها، به عنوان کلیدی‌ترین سرمایه انسانی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار شده است. بنابراین، طراحی، استقرار و اجرای نظام مناسب ارزیابی و ارتقای شایستگی‌های سرمایه انسانی با دیدگاه سنجش، اصلاح و بهبود مستمر در سطوح مختلف سازمانی ضرورت یافته است.

این کتاب پنجره‌ای است برای نیل به آرمان و نیاز حیاتی سازمان‌ها و شرکت‌های مختلف برای طراحی و اجرای کانون‌های ارزیابی و توسعه؛ همچنین علاوه‌بر بیان چیستی، چرایی و چگونگی اجرای موفقیت‌آمیز کانون‌های ارزیابی، به توصیف مولفه‌ها، شاخص‌ها و روش‌های ارزیابی شایستگی‌های شغلی مدیران و کارکنان از منظر علمی و عملی پرداخته است تا بتواند راهنمای مناسبی برای بازیگران و ذی‌نفعان کانون‌های ارزیابی و توسعه شایستگی باشد.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...