چاپ دوم از رمان «داستان شهر دود» نوشته امین حسینیون برای نوجوانان و توسط نشر هوپا منتشر شد.

داستان شهر دود امین حسینیون

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، چاپ اول این رمان درسال 98 منتشر شده بود و اکنون در ۲۶۰ صفحه با قیمت ۳۲هزار تومان برای نوجوانان ۱۱ تا ۱۵ سال مجددا عرضه شده است.

در معرفی ناشر از این کتاب می‌خوانیم: کاظم اصلاً قهرمان و قهرمان‌بازی و این ماجراجویی‌های مسخره‌ خیالی را دوست ندارد، ولی وقتی یک عالمه کلاغ سیاه می‌خواهند دوست صمیمی‌اش را بدزدند، نمی‌تواند این پایش را روی آن پایش بیندازد و هیچ کاری نکند! می‌پرد وسط کلاغ‌ها با آن‌ها می‌رود به شهر دود و دنیای غیرآدمیزادی؛ جایی که یک جادوگر خشن و بدجنس بچه‌های زیادی را اسیر کرده است.

تو اگر جای کاظم بودی؛ دو تا پا داشتی و دو تا پا هم قرض می‌گرفتی و فرار می‌کردی یا می‌ماندی تا جادوگر شهر دود هر بلایی خواست سرت بیاورد؟ فکر می‌کنم می‌ماندی و با جادوگر بدجنس می‌جنگیدی! کاظم هم مثل تو تصمیم می‌گیرد تسلیم نشود و فرار نکند. او دوستان جدیدی پیدا می‌کند و ماجراهای عجیب و غریب و خطرناکی را پشت سر می‌گذارد...

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: قلعه از دور شبیه گدای فلجی بود که یک دست و یک پایش از یک دست و یک پای دیگرش کوتاه‌تر بود. هیچ تقارنی نداشت. مثل کلاغ‌ها سیاهِ سیاه بود. یک برجش خیلی بلند بود، یک برجش خیلی کوتاه. یک دیوارش منحنی بود، یک دیوارش صاف. یک برجش ایوان داشت، یک برجش نداشت. این قلعه‌ عظیم به همه‌چیز شبیه بود، جز قلعه‌های توی فیلم‌ها. کلاغ‌ها قلعه را دور زدند. قلعه انگار زنده بود. شبیهِ پیرزن‌های جادوگرِ کارتونی بود؛ با قوز و عصا و سروصورتِ کج.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...