Vinci, , Cosimo

کتاب «من، طراح جواهر» [Jewellery illustration and design: from technical drawing to professional rendering‬] به مسائل علمی، زیبایی‌شناختی و هنری در کنار یکدیگر می‌پردازد. موضوعاتی چون ترسیم فنی، شناخت آلیاژها و ترکیبات شیمیایی سنگ‌های قیمتی و حتی اعتقادات خرافی درباره برخی زینت‌آلات در این اثر شرح داده شده است.

من، طراح جواهر [Jewellery illustration and design: from technical drawing to professional rendering‬]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا؛ کتاب «من طراح جواهر»؛ حاوی آموزه‌های کاربردی درباره طراحی جواهر است. در واقع افراد با خواندن این اثر اطلاعات موثری را فرا خواهند گرفت و به آموزش گام به گام طراحی جواهرات که شامل عملیات مختلفی می‌شود، می‌پردازند.

این اثر یکی از مجموعه کتاب‌های «من طراح» انتشارات کتاب وارش است که نمونه چندانی تا کنون درباره موضوع آن که طراحی زیورآلات و جواهر باشد، در نشر کشور منتشر نشده است. مانوئلا براماتی و کوزیمو وینچی نویسندگان کتاب هستند که خودشان سابقه طولانی در طراحی جواهر دارند. بنابراین با توجه به فقدان کتاب آموزش طراحی در این رشته، کتاب حاضر می‌تواند اهمیت و جایگاه ویژه‌ای در میان هنرجویان و طراحان جواهر داشته باشد. این اثر از سوی مینا رحیمی و نگار رحیمی ترجمه شده است.

مینا رحیمی در گفت‌وگو با خبرنگار ایبنا درباره نویسنده این اثر می‌گوید؛ «اين كتاب تألیف مانوئلا برامباتی [Manuela Brambatti] و کوزیمو وینچی [Cosimo Vinci] است که در سال 2018 به چاپ رسید. برامباتی سابقه طولانی در کار در صنعت مد و طراحی لباس و زیورآلات دارد که از برجسته‌ترین آن‌ها می‌توان به همکاری با خانه مد ورساچی از سال 1981 اشاره کرد. او تألیف چندین کتاب دیگر در زمینه‌ی طراحی مد را نیز در رزومه خود دارد.وینچی نیز از سال 1997 مؤسسه طراحی زیورآلات خود را تأسیس کرده و با برندهای سطح بالایی چون ورساچی، والنتینو و مونتانا همکاری داشته است».

به گفته این مترجم آنچه این کتاب را از دیگر منابع متمایز می‌کند پرداختن به مسائل علمی و زیبایی‌شناختی (هنری) در کنار یکدیگر است. برای مثال، این کتاب عناوینی چون ترسیم فنی، شناخت آلیاژها و ترکیبات شیمیایی سنگ‌های قیمتی را در کنار مطالبی درباره تاریخچه طراحی و ساخت جواهرات، داستان‌ها و افراد پیرامون قطعات معروف و حتی اعتقادات خرافی مربوط به بعضی سنگ‌های قیمتی قرار می‌دهد.

بنابراین با خواندن این کتاب همزمان با دریافت مطالب علمی، تکنیک‌های طراحی و انجام تمرین‌های مربوطه می‌توان اطلاعات و مطالب جذاب و شیرینی را که شاید علمی هم نباشند را به‌دست آورد.

رحیمی می‌گوید؛ «پس از آشنایی با این اثر به سادگی متوجه امتیازات منحصر به فرد آن همچون سادگی، جامعیت و کاربردی بودن آن شدیم و با توجه به اینکه همراه دیگر مترجم اثر در این زمینه فعالیت هم داشتیم متوجه نیاز بسیاری از افرادی شدیم که در این زمینه فعالیت حرفه‌ای می‌کنند و به محتوای چندانی دسترسی ندارند؛ به همین دلیل تصمیم به ترجمه گرفتیم که این فرایند نزدیک به سه ماه به طول انجامید.»

لازم به ذکر است این اثر ضمن آموزش طراحی، به معرفی اصزلاحات تخصصی، دسته‌بندی سنگ‌ها انواع تراش سبک‌های طراحی جواهرات و مطالب نظیر آن می‌پردازد و همین امر کمک می‌کند کتاب از قالب یک کتاب آموزش کشیدن اشکال جواهرات خارج شده و جایگاه درست و شایسته خود را به عنوان منبع معتیر آموزشی برای دیزاین جواهرات پیدا کند.

رحیمی با اشاره به اهمیت مطالعاتی این اثر معتقد است؛ « این کتاب با توجه به اینکه کار را از مبانی طراحی همچون چگونگی طراحی احجام، ساخت جنس‌ها و استفاده از رنگ و نور آغاز کرده و به تدریج وارد مباحث پیشرفته‌ای چون طراحی انواع زنجیرها و قفل‌های خاص می‌شود، می‌تواند منبع بسیار خوبی برای افراد مبتدی تا حرفه‌ای که قصد تازه‌سازی اطلاعات و مهارت خود را دارند، دانست.»

وی درباره پیشینه ساخت جواهر می‌گوید؛ « طراحی و ساخت جواهرات در ایران به دوران باستان و هنر بین­‌النهرین باز می­‌گردد. با کمی تحقیق در این زمینه می­‌بینیم که کشورمان صاحب آثار ارزشمندی از دوران هخامنشی، اشکانی و ساسانی است و در دوران اسلامی این سنت با ابداع تکنیک­‌های منحصر­به ­فرد همچون میناکاری خانه­‌بندی، قلمزنی و... ادامه می­‌یابد. ساخت جواهرات در ایران تنها محدود به زیورآلات پوشیدنی نبوده و برای تزئین لوازم کاربردی چون شمشیر و ظروف نیز بکار می­‌رفته است.»

کتاب «من، طراح جواهر» در 208 صفحه، به شمارگان دو هزار نسخه و به قیمت دوازده هزار و پانصد تومان از سوی انتشارات کتاب وارش راهی کتابفروشی‌ها شد.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...