داستان بلند «مردگان راوی» نوشته مریم ساحلی نویسنده گیلانی به همت نشر نیستان منتشر شد.

مردگان راوی مریم ساحلی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، مریم ساحلی در این اثر به روایت داستان زندگی دختری پرستار در آستانه چهل سالگی می‌پردازد. «گل‌بهار» در عمارتی قدیمی روزگار می‌گذراند و با پرسش‌هایی که دور و بر هویت واقعی خود وجود دارد، دست به گریبان است. او مرگ را پایان رنج‌های زندگی می‌داند اما دیری نمی پاید که همنشینی او با مردگان آغاز می‌شود و نگاهش به دنیا و آدم‌ها دچار تغییر می‌شود.

«مردگان راوی» حکایت امتداد رویاها، رنج‌ها، حسرت‌ها و عاشقانه‌های انسان‌ها تا فراسوی مرگ است. خوانش این داستان مخاطبان را با یک شبانه روز از زندگی گل بهار همراه می‌سازد، در این مدت زمان، او به مرور خاطرات گذشته‌اش می‌پردازد و کم کم برای قدم نهادن در مسیری تازه مهیا می‌شود.

از مریم ساحلی پیش از این مجموعه داستان‌های «مشق هایم زیر باران»، «کسی نگاهم می کند»، «از پله‌های قطار ابری» و «بی‌خلوتی» منتشر شده است. «مردگان راوی» نخستین داستان بلندی است که از این نویسنده روانه بازار کتاب شده است.

این داستان دربرگیرنده ۹ فصل با عناوین «صداها»، «آدم‌ها»، «نگاه‌ها»، «دیوارها»، «درخت‌ها»، «خیال‌ها»، «حرف‌ها»، «حسرت‌ها» و «رفتن‌ها» است.

«مردگان راوی» تیرماه سال ۱۳۹۹ در ۹۶ صفحه و با بهای ۲۲ هزار تومان از سوی نشر نیستان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...