فئودور داستایفسکی فراری از طلبکارها، به جستجوی علت مرگ پسرخوانده‌اش با هویت جعلی راهی پترزبورگ می‌شود.

استاد پترزبورگ» [The Master of Petersburg] نوشته جان مکسول کوتسی [John Maxwell Coetzee]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از همشهری آنلاین، «استاد پترزبورگ» [The Master of Petersburg] نوشته جان مکسول کوتسی [John Maxwell Coetzee] نویسنده هلندی‌تبار اهل آفریقای جنوبی است. کوتسی دوبار برنده جایزه ادبی بوکر و سال ۲۰۰۳ برنده نوبل ادبی شده است.

شخصیت اصلی این رمان، فئودور داستایفسکی نویسنده مشهور روسی ست. داستان از این قرار است که پسرخوانده داستایفسکی، به طور مشکوکی سقوط کرده و مرده است. کسی نمی‌داند که این حادثه خودکشی بوده است یا قتل. داستایفسکی، فراری از دست طلبکاران، با اسم و مدارک هویتی جعلی راهی پترزبورگ می‌شود تا بفهمد چه چیزی عامل مرگ پسرخوانده‌اش بوده است. در این بین داستانی عشقی و رویدادهایی سیاسی هم چاشنی ماجرا است. شرح ماجراجویی‌های داستایفسکی، به شیوه‌ای هنرمندانه و گیرا خواندن این رمان نه چندان بلند را دلچسب کرده است.

نکته این رمان که اتفاقا از آثار مشهور نویسنده برنده نوبل هم نیست، تلفیق زندگی نویسنده با داستایفسکی است. در عالم واقع، داستایفسکی پسرخوانده‌ای داشت که اتفاقا تا سال‌ها بعد از مرگ او زنده ماند. از طرف دیگر، کوتسی پسری داشت که در جوانی با سقوط از بلندی خودکشی می‌کند. کوتسی واقعه تراژیک زندگی شخصی‌اش را با زندگی داستایفسکی پیوند زده و داستانی تازه ساخته است. داستان دارای ارجاعاتی است به زندگی و آثار داستایفسکی که مترجم و ویراستاران کتاب، برخی از آن‌ها را در پانوشت آورده‌اند و بخشی دیگر را در موخره کتاب نوشته‌اند.

مترجم این کتاب محمدرضا ترک‌تتاری است و ویراستاران مهدی نوری و سپاس ریوندی. سپاس ریوندی موخره‌ای برای این رمان نوشته که در آن ارجاعات وقایع داستان با زندگی داستایفسکی و مقدمات نوشتن رمان شیاطین یا جن‌زدگان را شرح داده است.

جی. ام کوتسی ۸۰ ساله، متولد کیپ‌تاون و دانش‌آموخته ریاضیات و ادبیات انگلیسی است. او در ۱۹۶۸ مدرک دکتریش را در رشته‌های زبان انگلیسی و زبان‌شناسی از دانشگاه تگزاس در آستین دریافت کرد. کوتسی سال ۲۰۰۲ به عنوان پژوهشگر افتخاری به دانشگاه آدلاید دعوت شد و از آن زمان ساکن استرالیاست.

کوتسی نویسنده آثاری چون دشمن، مرد آهسته، رسوایی، سرزمین‌های گرگ و میش، زندگی و زمانه مایکل ک، مرد تنبل و خاطرات سال بد است. او دوران کودکی، دوران جوانی و فصل تابستان را در زمینه خودسرگذشت‌نامه به رشته تحریر درآورده است. این نویسنده، مشهور به دوری‌گزینی از جمع‌ها، کم‌صحبتی و فاصله گرفتن از جنجال‌ها است و کمتر تن به مصاحبه می‌دهد. او می‌گوید به غیر از حرف زدن و سکوت، راه سومی به نام ادبیات وجود دارد و زبانی که او به آن سخن می‌گوید، زبان نوشتن است. از کوتسی، به غیر از استاد پترزبورگ، کتاب‌های دشمن، مرد آهسته و رسوایی هم به فارسی ترجمه شده است.

رمان استاد پترزبورگ سال گذشته برای اولین بار توسط نشر ماهی منتشر و اخیرا تجدید چاپ شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...