جایزه مهم صلح کتابفروشان آلمان امسال به آمارتیا سن [Amartya Kumar‬ Sen] فیلسوف و اقتصاددان هندی برنده جایزه نوبل، اهدا می‌شود.

آمارتیا سن کتابفروشان آلمان به اقتصاددان هندی ۲۵ هزار یورو جایزه دادند

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، مراسم اهدای این جایزه ۱۸ اکتبر ۲۰۲۰ در فرانکفورت برگزار و به صورت مستقیم از تلویزیون پخش می شود.

در بیانیه اتحادیه ناشران و کتابفروشان آلمان آمده است، این جایزه برای تجلیل از این شخصیت برجسته دانشگاهی که ده‌ها سال است با دیدگاه‌هایش برای مبارزه با نابرابری اجتماعی در زمینه آموزش و مراقبت‌های بهداشتی تلاش می‌کند اهدا می‌شود.

در میان مهم‌ترین ایده‌های مشارکت‌جویانه وی می‌توان از این ایده یاد کرد که در سنجش رفاه اجتماعی نه تنها معیار رشد اقتصادی بلکه معیار امکان پیشرفت و رشد به ویژه برای ضعیف‌ترین اعضای اجتماعی در نظر گرفته شود.

آمارتیا کومار سن ۸۶ ساله از طریق آثارش همواره به همبستگی و تمایل به مذاکره به عنوان ارزش‌های اساسی دموکراتیک تاکید کرده و نشان می‌دهد که فرهنگ‌ها نباید منشا اختلافات هویتی باشند. توصیف‌های قدرتمند و واضح وی در توضیح روش‌های اساسی که از طریق آنها فقر، گرسنگی و بیماری با نبود ساختارهای آزاد و دموکراتیک در ارتباط است از ایده‌های تاثیرگذار این فیلسوف است.

شاخص توسعه انسان، شیوه قابلیت‌ها و توجه به زنان نادیده گرفته شده در اجتماع، سه مفهوم پیشگامانه وی است که تا به امروز جایگاه خود را در میان دیدگاه‌های جهانی حفظ کرده است.

از مهم‌ترین آثار آمارتیا سن برنده جایزه نوبل اقتصاد سال ۱۹۹۸ که به فارسی نیز ترجمه شده‌اند می‌توان از کتاب‌های «اخلاق و اقتصاد»، «اندیشه عدالت»، «برابری و آزادی»، «توسعه به‌مثابه آزادی» و «هویت و خشونت: توهم تقدیر» یاد کرد.

جایزه ۲۵ هزار یورویی صلح که از سوی اتحادیه کتابفروشان و ناشران آلمان اهدا می‌شود هر سال برای تجلیل از شخصیت‌های بین‌المللی در عرصه ادبیات، دانش یا هنر که با آثار و فعالیت‌هایشان به تحقق ایده صلح در جهان کمک می‌کنند، تعلق می‌گیرد.

یورگن هابرماس، مارگارت آتوود و اورهان پاموک در سال‌های پیش از برندگان این جایزه بوده‌اند.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...