به گزارش کتاب نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، «روز کارنامه» در قالب مجموعه‌ رمان نوجوان امروز و به قلم قباد آذرآیین برای نخستین‌بار وارد بازار کتاب شده است.

روز کارنامه قباد آذر آیین

«مریم» و «یادگار» خواهر و برادری هستند که در یک خانواده‌ سنتی زندگی می‌کنند. پدر این خانواده در داستان حضور ندارد و مریم و یادگار به شرح زندگی خود با مادر، دوستان و همسایه‌هایشان طی دو فصل می‌پردازند.

بر این اساس، یادگار که کوچک‌تر است روایت خود را از حضور در مدرسه و دریافت کارنامه شروع می‌کند. «حالا او تابستانی طولانی در پیش دارد و باید برای سپری کردن روزهایش کاری بکند. اما مریم داستانش را از جایی روایت می‌کند که پدر عزمش را جزم می‌کند تا به کویت برود و بعد گفت قول می‌دهد که زیاد آن جا نماند. گفت همین که مختصر پس‌اندازی جور کرد، برمی‌گردد. می‌گفت مگر او چه چیزش از هم‌ولایتی‌های دیگرمان که رفته‌اند و با دست پر برگشته‌اند و صاحب همه‌چیز شده‌اند، کم‌تر است؟ بعد اسم چندتایی را می‌آورد که می‌شناختیم و بعضی‌هایشان از قوم و خویش خودمان بودند. بابا می‌گفت از قدیم و ندیم گفته‌اند از تو حرکت از خدا برکت.»

«روز کارنامه» که مناسب مخاطبان بالای ۱۵ سال است به تصویری از مفهوم خانواده در زندگی ایران و به ساختار فرهنگی خانواده در ایران می‌پردازد. نویسنده در دو فصل جداگانه به بیان دیدگاه‌های دخترانه و پسرانه‌ نوجوانان و چالش‌های پیش روی آنها پرداخته است.

رمان ایرانی «روز کارنامه» در ۵۶ صفحه، به قیمت ۸هزار تومان و شمارگان ۲هزار و ۵۰۰ نسخه از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...