رمان «مزدور» [The Hessian] نوشته هاوارد فاست [Howard Fast] با ترجمه مهدی غبرائی پس از ۳۶ سال منتشر شد.

مزدور [The Hessian] هاوارد فاست [Howard Fast]

به گزارش ایسنا، در معرفی ناشر  آمده است:« این رمان، ماجرای مزدوران آلمانی است که از سوی انگلیسی‌ها اجیر شده‌اند. آن‌ها یک روستایی خل‌وضع را در نبردهای داخلی امریکا به دار می‌کشند و همین اتفاق، آتش خشم و انتقام امریکایی‌ها را شعله‌ور می‌کند. اما درست وسط این کارزار و هیاهو، عشقی نابهنگام شکل می‌گیرد و حالا مسأله این است: چگونه می‌توان عاشق دشمن شد؟

هاوارد فاست، نویسنده سرشناس امریکایی، در «مزدور» داستانی را تعریف می‌کند که حکایت همه‌ دوران‌ها خاصه زمانه‌ ماست. حکایت مزدورانی که به طمع نان، پا را از دایره‌ اخلاق بیرون می‌گذارند و ستمگری می‌کنند، اما خودشان قربانی‌اند. قربانی فقری که بیشتر فرهنگی است و در نهایت، قربانی خشونت و بدخویی دیگرانی که جواب بدی را فقط با بدی می‌دهند.

این رمان اولین بار در سال ۱۳۶۳ از سوی انتشاراتی‌های نیلوفر و الفبا منتشر شد، ولی پس از آن دیگر انتشار نیافت. تا این‌که بعد از ۳۶ سال با ویرایش تازه‌ مترجم از سوی نشر خزه مجدداً به چاپ رسید.

در بخشی از رمان «مزدور» می‌خوانیم: «در اینجا، در این بهار زیبا و دیرپا، ترسناک‌ترین درام در حال اجرا بود؛ مردی را داشتند محاکمه می‌کردند که موضوع مرگ و حیاتش در میان بود و نه هر مردی، بلکه یکی از کسانی که در آن سال‌های عجیب، کینه و نفرت همگان را برمی‌انگیخت: یعنی یک مزدور. شاید سرنوشت غم‌انگیز ما چنین بود که جنگ این همه از ما دور باشد، چون با تمام درنده‌خویی و پوچی جنگ، درگیری هرکسی در آن، نه تنها بدترین صفاتش را آشکار می‌سازد، بلکه بهترین خصوصیاتش را نیز می‌پروراند و همین‌جاست که همراه با بی‌رحمی ترحم و شفقت نیز به وجود می‌آید. در اینجا دشمن مردی تنها بود که اصلاً مرد نبود، بلکه پسربچه‌ بدبخت و یتیمی بود که هزاران مایل از خانه و کاشانه‌ خود دور افتاده بود.»

این رمان در ۱۹۲ صفحه و با بهای ۲۵ هزار تومان در نشر خزه راهی بازار شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...