این تاریخ عزیز | ماهنامه تجربه


فرهاد کشوری از نویسنده های پرکار و تثبیت شده جنوب ایران است که پیش تر آثار خوبی نظیر«شب طولانی موسا» (نشر ققنوس- 1383)، «کی ما را داد به باخت» (نشر نیلوفر - 1386) و «آخرین سفر زرتشت» (نشر ققنوس - 1389) را منتشر کرده است. «مردگان جزیره موریس» همان طور که از نامش بر می آید، رمانی است مربوط به رضاخان؛ نظامی روستازاده ای که راه رسیدن به قدرت را خوب بلد بود و چیزی حدود 20 سال مملکت را روی انگشتانش چرخاند و به رغم شعارها و تلاش هایش در جهت مدرنیزاسیون کشور، بسیاری از مدرنیست ها و تجدد طلبان بزرگ ایران را به شیوه های گوناگون – و البته دردناک- سربه نیست کرد و در نهایت با تصمیم ها و سیاست گذاری های نادرستش کاری کرد که کشور به اشغال بیگانگان در آید و در دهه 20 شمسی، آن بلایی سر مردم نازل شود که بارها و بارها گفته اند و شنیده ایم و نوشته اند و خوانده ایم.

مردگان جزیره‌ موریس | فرهاد کشوری

رضاخان در تاریخ معاصر ایران شخصیت مهمی است. و شاید به خاطر همین اهمیت، کمتر پیش آمده که دوران حکومتش، شخصیتش، اقداماتش و تبعات اقداماتش بی طرفانه مورد بررسی یا تحلیل قرار بگیرد؛ در دوران حکومت پهلوی دوم، بعضی ها بوده اند که برای خوشامد شاه و دربار و لابد به دست آوردن تکه ای نان یا ذره ای نام، تلاش می کرده اند از رضا خان سرداری بزرگ و خدمتکار بسازند که تاریخ در حقش جفا کرده و در همه سال های بعد انقلاب هم بعضی ها بوده اند که او را همواره آدمی فاسد و وابسته و خائن به ملک و ملت معرفی کرده اند. حقیقت اما این است که بررسی تاریخ 16 ساله حکومت پهلوی اول نشان می دهد که او تلاش می کرده کشور را به سمت مدرنیزاسیون سوق دهد و البته این را هم نشان می دهد که آدمی بوده ظالم، خون ریز، متوهم و دیکتاتوری تمام و کمال. از سویی دانشگاه تهران و شبکه راه آهن و رادیو و فرهنگستان زبان و سازمان ثبت احوال و بسیاری نهاد سازی های دیگر در زمان او بوده که انجام شده و از سویی دیگر بزرگانی مثل آیت الله مدرس (1316-1249)، فرخی یزدی (1318-1268)، علی اکبر داور (1315-1246) و بسیار بسیار دیگران، در زمان او بوده که قتل عام شده اند و شهربانی اش با آن سرپاس مختاری بی رحم و پزشک احمدی آدم کش، از مخوف ترین دستگاه های امنیتی تمام تاریخ معاصر ایران بوده است. کاری که کشوری در «مردگان جزیره موریس» انجام می دهد، کار ارزشمندی است. او در مقام نویسنده، آن نصیحت مهم چخوف را آویزه گوش کرده و داستانش را بی پیش داوری و حب و بغض روایت می کند و از این حیث، رمانش واجد آن ویژگی تکثیر گرایانه و دموکراتیکی می شود که لازمه هر رمانی است.

روایت رمان «مردگان جزیره موریس» در دوران پس از عزل رضاخان از سلطنت و تبعیدش به جزیره موریس جریان دارد. ایده مرکزی رمان این است که رضا خان در خانه شخصی اش در جزیره موریس در محاصره کسانی است که در سال های نشستنش بر سریر قدرت، سر به نیست کرده. حالا تنها ایزدی – پیشکار وفادارش – کنارش مانده و هنوز شاه می داندش. رمان به وسیله تداعی های ذهنی رضا شاه یا در خلال گفت و گوهایش با ارواح مردگان، بخش های مکتومی از زندگی رضاخان را در مقابل چشمان خواننده به تصویر می کشد. زاویه دید رمان؛ ترکیبی از زاویه دید سوم شخص / دانای کل محدود و زاویه دید تک گویی درونی است، که اولی روایت های عینی اثر را پیش می برد و دومی ذهنیات رضاخان را به نمایش می گذارد. ساختار رمان، کولاژی از خرده روایت هاست که به فراخور حال – یا به واسطه حضور آدم های مختلف یا مبتنی بر تداعی های ذهنی یا تمهیدهای داستانی دیگر – در کانون تمرکز قرار می گیرند و برای خود جایی در روایت اصلی باز می کنند. «مردگان جزیره موریس» زبان روان و خوش خوانی هم دارد که این یکی، کم و بیش از ویژگی های ثابت آثار فرهاد کشوری است. رمان گرچه در دوران بعد از سلطنت رضاخان و در جزیره موریس جریان دارد، به دلیل شیوه روایتی که نویسنده اش در پیش گرفته، تبدیل می شود به آیینه ای که شرایط کشور را در دوران سلطنت رضاخان بازتاب می دهد؛ هم اختناق و فشار و ترس آن دوران را و هم مدرنیزاسیونی را که نتایجش هنوز هم در گوشه و کنار کشور قابل مشاهده است.

[رمان ایرانی «مردگان جزیره‌ موریس» به قلم فرهاد کشوری در 292 صفحه و توسط نشر زاوش منتشر شده است. این کتاب جایزه مهرگان ادب در سال 1393 را از آن خود کرده است.]

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...