ترجمه رمان ایرانی «یک روز مانده به عید پاک» نوشته زویا پیرزاد همراه سه داستان کوتاه از او در ژاپن منتشر شد.

به گزارش ایسنا، این رمان  توسط  یوکو فوجیموتو، از استادان زبان و ادبیات فارسی در ژاپن،  که پیش از این نیز آثار مختلفی در حوزه ادبیات داستانی معاصر را به زبان ژاپنی برگردانده، ترجمه شده است. متن ژاپنی این رمان  ۲۵۳ صفحه دارد  که در نشر «بنیاد دایدو» منتشر شده است.

 رمان «یک روز مانده به عید پاک» نخستین بار در سال ۱۳۷۶ در ایران منتشر شد  و بعد از آن تحت عنوان «سه کتاب: مثل همه‌ی عصرها، طعم گس خرمالو، یک روز مانده به عید پاک» بیش از 48 بار و اخیرا به تنهایی برای بار ششم بازنشر شده است.
ناشر در معرفی این کتاب چنین نوشته است: از دهه ۹۰ میلادی در ادبیات ایران علاوه بر مردان، زنان نیز در حوزه ادبیات آثار بسیاری خلق کردند که بیشتر با الهام از زندگی روزمره آن‌ها بود. این کتاب نیز از نویسنده‌ای است که نماینده زنان ایران در دوره پس از انقلاب است و موضوع کتاب را نیز می‌توان معنی و بهای آزادی ذهن زنان خلاصه کرد. این رمان که ماجرای عشق میان دو نفر از دو دین متفاوت را نشان می‌دهد، پر از لحظه‌های ظریف و با طنز ی زیبا است. سبک نوشتاری با سرعت و آهنگ خوب و روان نیز  آن را به کتابی جذاب تبدیل کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...