مجموعه‌ «پنج نویسنده، پنج‌جایزه، پنج‌داستان» توسط نشر سنگ منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، مجموعه‌ جیبی «پنج نویسنده، پنج‌جایزه، پنج‌داستان» شامل ۵ داستان کوتاه از نویسندگان مطرح و زنده‌ امروز ادبیات جهان به‌تازگی توسط نشر سنگ منتشر و راهی بازار نشر شده است.

این کتاب‌ها تحت عنوان «سنگریزه» چاپ شده‌اند که عنوان کلی کتاب‌های جیبی نشر سنگ است و به گفته‌ ناشر با توجه به بالارفتن قیمت کتاب و پایین آمدن قدرت خرید، به صورت کم‌حجم و ارزان منتشر می‌شوند تا امکان خریدن آن‌ها برای علاقه‌مندان به‌خصوص جوان‌ها و دانشجویان فراهم باشد و از این طریق، با نویسندگان و داستان‌های خوب حال حاضر دنیا آشنا شوند.

در هر یک از جلدهای این مجموعه، داستانی از یکی از برگزیدگان جوایز مطرح داستان کوتاه جهان، در کنار معرفی کوتاهی از نویسنده و جایزه‌ مورد نظر چاپ شده است. ۵ عنوان اولی که در قالب مجموعه «سنگریزه» چاپ شده‌اند، به‌ترتیب عبارت‌اند از:

«بدشانسی چیز تازه‌ای نیست» نوشته‌ خونو دیاز برگزیده‌ جایزه‌ ساندی تایمز با ۸۶ صفحه، «به دنبال چه‌گوآرا» نوشته‌ بن فونتین برگزیده‌ جایزه‌ قلم همینگوی با ۴۸ صفحه، «به سفیدی استخوان» نوشته‌ دیوید کنستانتین برگزیده‌ جایزه‌ بی‌بی‌سی با ۶۴ صفحه، «پارالاکس» نوشته‌ لیرد بارون برنده‌ جایزه‌ شرلی جکسون با ۷۲ صفحه و «زندگی با چشم‌های بسته آسان است» نوشته‌ دیوید کروز برنده‌ جایزه‌ فلانری اوکانر با ۵۶ صفحه.

ترجمه کتاب‌های مذکور هم به‌ترتیب توسط سینا ستوده، آذین فراهانی، سامان شهرکی، پریسا یزدی و سحر رستگار ژاله ترجمه شده‌اند.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...