کتاب «تولد بدون خشونت» نوشته فردریک لوبوآیه با ترجمه مهین میلانی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، نسخه‌ای که کتاب از روی آن ترجمه‌ شده، در سال ۲۰۰۹ در آمریکا چاپ شده اما این‌کتاب برای اولین‌بار در سال ۱۹۷۴ در فرانسه چاپ شد.

فردریک لوبوآیه نویسنده این‌کتاب متولد سال ۱۹۱۸ در پاریس است. او فارغ‌التحصیل پزشکی در رشته مامایی متخصص بود که در سال ۱۹۵۰ به ریاست کلینیک مامایی منصوب شد و در بیش از ۱۰ هزار زایمان حضور داشت. لوبوآیه که به‌شدت از رفتار کلینیکی و عاری از احساسات با کودکان نورسیده ناراحت بود، پژوهشی را درباره ایده‌های جدید فرایند تولد آغاز کرد و نتیجه این‌ پژوهش، کتاب «تولد بدون خشونت» است.

کتاب پیش‌رو پس از انتشار در فرانسه، باعث دگرگونی شیوه مراقبت‌های پیش از تولد و روش زایش نوزادان شد. لوبوآیه بنیان‌گذار جنبش تولد مدرن ملایم است و در سوئیس زندگی می‌کند. او پس از بازنشستگی در همه کشورهای دنیا، سمینارها و کارگاه‌هایی برای زنان باردار، ماماها، متخصصان زنان و متخصصان کودک برگزار کرده است. او ۳ سال پس از اولین‌چاپ «تولد بدون خشونت» کتاب «دستان مهربان» را نوشت که برای نگارشش‌ از زندگی مادر جوانی به نام شانتالا در کلکته هند الهام گرفته بود. این‌مادر نوزادش را با عشق و با دستانی مهربان ماساژ می‌داده است. کتاب‌های «زیبایی درون» و «نور درون» در سال ۱۹۷۸، «هنر نفس‌کشیدن» در سال ۱۹۹۱ و «هنر زایمان» در سال ۲۰۰۹ از دیگر تالیفات لوبوآیه هستند.

«تولد بدون خشونت» کتابی است که یک پزشک با زبان شاعرانه درباره تولد نوشته است. کتاب، ۴ بخش اصلی دارد که هرکدام نوشته‌ها و یا بهتر است بگوییم اشعار مختلفی را شامل می‌شوند.

پنجمین شعر از بخش سوم کتاب به این‌ترتیب است:

این آموزش و ورود به شیوه
برقراری سکوت،
برای همه حاضرین در اتاق زایمان،
یعنی متخصص زایمان، ماما و پرستاران نیز ضروری است.
حاضرین در اتاق زایمان،
با صدای بلند حرف می‌زنند،
اغلب واژه‌های تشویقی مانند،
آهان، زور بده! زور بده! را با فریاد ادا می‌کنند.
و این کار کاملا اشتباه است.
البته قصد افراد تشویق زائوست،
اما چنین ترغیبی به جای کمک به‌فرایند زایمان،
موجب اضطراب مادر می‌شود،
زیرا زائو نسبت به کوچک‌ترین صدا یا حرکتی،
در اطرافش دچار دگرگونی هشیاری،
و حساسیت مفرط می‌شود.

این‌کتاب با ۱۸۶ صفحه، شمارگان ۷۷۰ نسخه و قیمت ۳۱ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...