ترجمه دو کتاب «زائر سینما» [The moviegoer] نوشته واکر پرسی [Walker Percy] و «داستانی چون باد» اثر گیل لوئیس توسط نشر خزه منتشر و راهی بازار نشر شدند.

واکر پرسی [Walker Percy] زائر سینما» [The moviegoer]

به گزارش مهر، نشر خزه به‌تازگی دو کتاب جدید در حوزه ادبیات داستانی منتشر و راهی بازار نشر کرده است. یکی از این‌کتاب‌ها، رمان «زائر سینما» نوشته واکر پرسی با ترجمه آزاده اتحاد است.

واکر پرسی نویسنده این‌کتاب بیش از نیم قرن پیش، شرح زندگی پرفراز و نشیب خود را همراه با بهره گرفتن از اندیشه‌های سورن کیرکگور، در قالب رمانی به اسم «اعترافات یک سینمارو» مکتوب کرد. اما این‌کتاب سرنوشت پرفراز و نشیب جالبی دارد. یک مشاور ادبی این رمان را برای استنلی کافمن که روزنامه‌نگار و منتقد سینما بود، فرستاد. کافمن عنوان آن را کوتاه و متن را ویرایش کرد و کتاب در سال ۱۹۶۱ با عنوان «سینمارو» منتشر شد. اما این‌اثر زیاد مورد توجه قرار نگرفت تا اینکه به دست اِی.جِی لِیبلینگ، یکی از نویسندگان مجله‌ نیویورکر رسید و او کتاب را به همسرش، جین استافوردِ رمان‌نویس که یکی از داوران «جایزه‌ کتاب ملی» آن سال (۱۹۶۲) بود، معرفی کرد.

به‌این‌ترتیب کتاب که به‌طور رسمی نامزد دریافت جایزه نبود، وارد مسابقه جایزه کتاب ملی شد و با کتاب‌های دیگری مثل «فرنی و زوئی» جی‌دی سلینجر و «گره کور» جوزف هلر  رقابت کرد که در نهایت موفق شد جایزه را از آن‌ها ربوده و برنده شود. این‌،‌ آغاز دیده‌شدن کتاب «سینمارو» بود که ترجمه فارسی‌اش حالا با عنوان «زائر سینما» ۵۸ سال پس از چاپ نسخه اصلی، توسط نشر خزه منتشر شده است.

این‌کتاب دومین عنوان از مجموعه «کلاسیک‌های مدرن» است که این‌ناشر چاپ می‌کند و پیش از آن، ترجمه رمان «گرندل» نوشته جان گاردنر را منتشر کرده است.

«زائر سینما» با ۳۱۲ صفحه و قیمت ۴۵ هزار تومان منتشر شده است.

کتاب جدید دیگری که نشر خزه منتشر کرده، کتاب مصور «داستانی چون باد(قایقی کوچک، امیدی کوچک، رؤیای آزادی)» نوشته گیل لوئیس با ترجمه شهاب‌الدین عباسی است.

این کتاب مصور، دربرگیرنده داستانی در ستایش زندگی، آزادی و موسیقی است. داستانش نیز درباره هشت مسافر است که در قایقی کوچک، روانه‌ دریا می‌شوند. آنها از زادگاه جنگ‌زده‌ خود در حال فرارند و چیزی جز خاطرات و داستان‌ها و موسیقی‌شان ندارند. گیل لوئیس در این کتاب شاعرانه، با تصویرگری جو ویور، داستانی درباره‌ امید، جستجوی آزادی و یافتن جایی برای زندگی آرام تعریف می‌کند.

منتقد نشریه «ساتردی تایمز» درباره این کتاب نوشته است: «گیل لوئیس داستانی قوی نوشته که همنشینی دلپذیری از اساطیر و واقعیت‌های خشن دنیای امروز است. داستانی که آبی خنک به صورتتان می‌پاشد و بیدارتان می‌کند.»

این‌کتاب هم با ۸۴ صفحه و قیمت ۱۵ هزار تومان به چاپ رسیده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...