به گزارش ایبنا، «شهر پریان» نام شهری افسانه‌ای و بدون مرد در قله قاف و در واقع شهری آرمانی برای زنان و مختص آن‌هاست؛ که در افسانه‌های ایرانی به آن پرداخته شده است. به تازگی کتابی با همین عنوان و برگرفته از معنای شهر پریان در افسانه‌های ایرانی، به قلم آمنه ابراهیمی و از طرف نشر گل‌آذین منتشر شده است که در آن به زنان در داستان‌های عامیانه ادبیات فارسی پرداخته است.

شهر پریان آمنه ابراهیمی

آمنه ابراهیمی، عضو هیات علمی رشته تاریخ دانشگاه علامه‌طباطبایی در گفت‌وگو با ایبنا درباره چرایی نگارش «شهر پریان» عنوان کرد: من همیشه علاقه خاصی به روانشناسی داشتم و وقتی که وارد رشته تاریخ شدم، عاشقانه تاریخ را هم دوست داشتم؛ سعی کردم به نوعی از دریچه روانشناسانه تاریخ را بخوانم و از این طریق به دنیای ذهنیت‌ها و آرمان‌های مردم رسیدم. چون در مورد زن‌ها خوب کار نشده یا کم کار شده و اصلا زن‌ها در تاریخ‌نگاری رسمی دیده نشده‌اند؛ تصمیم بر این گرفتم که راجع به ذهنیت آرمانی زنان در تاریخ ایران کار کنم.

او ادامه داد: از آن‌جایی که منابع تاریخ‌نگاری ما هم خیلی داده‌های قابل‌توجهی راجع به زن‌ها، مخصوصا دنیای آرمانی آن‌ها ندارد؛ تمرکز اصلی‌ام را روی منابع داستانی عامیانه گذاشتم. درواقع داستان‌هایی که پدیدآور خاصی ندارند، ولی کاتبانی داشته و دارند و مسلما زن‌ها هم در پردازش این نوع آثار خیلی دخیل بوده‌اند. در واقع کاتبان این داستان‌ها مرد بودند، ولی مسلما زن‌ها هم از پردازندگان آن‌ها بوده‌اند. چون افسانه‌ها از یک منظر مختص زن‌ها است.

زن‌ها در طول تاریخ ایران عموما سواد نداشتند و به همین دلیل ادبیات شفاهی را به زن‌ها مرتبط و پدیدآورنده آن را زن‌ها می‌دانند؛ چون مردها در قدیم به نسبت بیشتری از زن‌ها سواددار بودند. یک مورد از این داستان‌ها داستان «اعجوبه و محجوبه» است و حامد سرخسی در قرن هشتم نوشته است. او از مادر خودش صحبت می‌کند، ولی اسم مادرش را نمی‌آورد؛ فقط از او با عنوان «کاتبه سرخسی» یاد می‌کند و توضیح می‌دهد که ایشان برای سلطان وقت چند داستان نوشته بوده است. ما متاسفانه از زن‌ها اطلاعات کمی داریم، ولی همین‌ها ثابت می‌کند که زن‌ها در ادبیات شفاهی نقش بارزی داشتند.

نویسنده کتاب «شهر پریان» درباره روش پژوهش خود در کتاب «شهر پریان» گفت: به لحاظ روش بررسی، روش پدیدارشناسی را انتخاب کردم، چون باید لایه‌های مختلف واقعیت و ذهنیت افراد را در تاریخ کار می‌کردم و از روش پدیدارشناسی هوسرل، پدیدارشناس آلمانی استفاده کردم. بعد از این انتخاب سعی کردم هم کلیت کار و هم جزئیاتی که می‌خواستم به آن بپردازم را با همان روش پدیدارشناسی بررسی کنم؛ که اگر کار را ببینید، متوجه می‌شوید که لایه لایه واقعیت‌ها را کنار زده‌ام، تا به بُن ذهنیت و آرمان‌های زن‌ها رسیده‌ام.

از«سمک عیار» در قرن ششم تا «فلک‌نازنامه» در قرن دوازدهم
ابراهیمی در پاسخ به اینکه آیا داستان‌های دوره خاصی از تاریخ ادبیات شفاهی را مورد توجه قرار داده یا خیر؛ گفت: از آنجایی که ذهنیت‌ها و آرمان‌ها در زمان مشخصی زاده نشده و به‌نحوی در طول تاریخ زنده بوده و حیات داشته، بنده یک بریده شش قرنی را انتخاب کردم. یعنی از زمانی که داستان‌های عامیانه کتابت شده؛ که اولین داستان در تاریخ ما «سمک عیار» است، بنابراین از «سمک عیار» در قرن ششم شروع کردم و تا «فلک‌ناز نامه» در قرن دوازدهم ادامه پیدا کرده است.

وی درباره ساختار کتاب «شهر پریان» عنوان کرد: در این مجموعه 27 داستان انتخاب و کار شده است. این قرن‌هایی هم که بنده انتخاب کردم، اوج داستان‌سرایی ایرانیان بوده و اوج مصائب و رنج‌هایی است که جامعه ایرانی از بابت هجوم‌های مختلف دچارش شده است. در بخش‌های اول، فواصل تاریخی و اتفاقات مهم تاریخ را که بر جامعه و خصوصا روی زندگی زن‌ها تاثیرگذار بوده را ترسیم کردم و بعد به جایگاه زن‌ها در گفتمان‌های اصلی که در این شش قرن متداول بوده، رسیدم. بعد از این مورد به تیپ‌شناسی زن‌ها رسیدم؛ یعنی تیپ‌هایی که از منظر آرمانی در داخل داستان‌ها شکل گرفتند.

بسامد بالای تیپ پهلوان‌بانوها در داستان‌های عامیانه ایرانی
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی درباره اینکه کدام وجه اجتماعی، فرهنگی یا سیاسی زنان را در داستان‌های مورد پژوهش خود، پررنگ‌تر دیده، عنوان کرد: وقتی که در طول کار تیپ‌شناسی کردم، دیدم مسئله و دغدغه اصلی زنان عشق، رسیدن به مرد دلخواه و به قول امروزی‌ها داشتن یک زندگی رمانتیک است. بعد از این متوجه شدم که تیپ زن پهلوان یا پهلوان‌بانوها بسامد بالایی دارد و در هر دو مورد ما در گفتمان رسمی محدودیت‌هایی برای زن‌ها داشتیم. چون سپهر زنانه و سپهر مردانه به نحوی در تاریخ ایران تحریف شده است. یعنی درواقع مرد باید کار بیرون و زن کار داخل منزل را انجام می‌داده و به نوعی باید سپهر زنانه خودش را نگه می‌داشته است؛ از این بابت باتوجه به اینکه ازدواج‌های اجباری هم در گذشته خیلی بوده و اینکه زن‌ها پوشیده‌روی هم بودند و مرد‌ها نمی‌توانستند روی آن‌ها را ببینند و انتخاب کنند؛ تمام آن چیزی که درباره عشق گفته‌ می‌شود، به نوعی پشت سر گذاشتن همه این شاکله‌های فرهنگی است.

در شهر پریان هم زن‌ها با مقوله عشق مواجه می‌شوند
ابراهیمی در پایان ضمن اشاره به عنوان کتاب، درباره چرایی انتخاب این عنوان هم اظهار کرد: شهر پریان یک شهر بدون مرد است، که در قله قاف قرار داشته و در حیطه آرمان‌های زن‌ها مطرح شده است، ولی با وجود این یک مقدار وجهه واقعیت را در این شهر پریان و در دامن آن داستان‌های عامیانه‌ای که عرض کردم، می‌بینیم. در شهر پریان زن‌ها مستقل از مرد‌ها زندگی می‌کردند، اما در این داستان‌ها که سویه واقعیت آن پررنگ‌تر شده و آرمان‌هایی که به زندگی روزمره‌ هم ربط دارد، تصویر شده، می‌بینیم که در همین شهر پریان هم زن‌ها با مقوله عشق مواجه می‌شوند و تشکیل زندگی می‌دهند؛ یعنی هم به نوعی سویه زندگی عادی و روزمره را دارد و هم آن آرمان‌های دور و خارج از دسترس گذشته را.

او ادامه داد: اگر به قله قاف هم از این منظر نگاه کنیم که در بستر فرهنگ عرفانی ما نهایت عشق است، اینجا هم می‌تواند به نحوی نماد دست‌یابی به زنی باشد، که از جهات مختلف آرمانی یا دست‌یافتن به یک زندگی آرمانی و عاشقانه است.

«شهر پریان» (دنیای آرمانی زنان در تاریخ داستان سرایی ایرانیان قرون ششم تا دوازدهم)، به قلم آمنه ابراهیمی، در 456 صفحه و بهای 79000 تومان از طرف نشر گل‌اذین روانه بازار کتاب شده است.

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...