فرزند مرحوم علامه طباطبایی گفت: کتابی که خاطرات این دانشمند دینی را به شکل کامل منتشر کرده باشد، هنوز نوشته نشده است.

نجمه‌السادات طباطبایی در گفتگو با فارس در مورد چاپ کامل خاطرات علامه طباطبایی گفت: کتابی که به شکل مدون و کامل، خاطرات علامه را منتشر کرده باشد، هنوز نوشته نشده است.

وی در ادامه به کتاب «مهر تابان» نوشته مرحوم لاله‌زاری اشاره کرد و گفت: لاله‌زاری سال‌ها با علامه ارتباط داشت و نسبتاً کتاب خوبی از خاطرات و اخلاقیات علامه را نوشته است، اما «مهر تابان» را هم نمی‌توان کتاب کاملی از خاطرات زندگی علامه برشمرد.

طباطبایی تصریح کرد: متأسفانه گاهی مطالبی در خاطرات علامه ذکر می‌شود که هیچ مناسبتی با اخلاق او ندارد. فرزند مرحوم علامه طباطبایی، مهم‌ترین ویژگی علامه را احترام به بزرگ‌ترها برشمرد و افزود: او همیشه از دستور دادن به بزرگ‌ترها و کوچک‌ترها پرهیز می‌کرد و به واجبات اسلام بسیار مقید بود.

وی شهید بهشتی، حسن‌زاده آملی، امینی نجف‌آبادی، جوادی آملی و  ابراهیمی دینانی را از جمله شاگردان علامه طباطبایی دانست و گفت: علامه همیشه شاگردان خود را رفیق خطاب می‌کرد و از گفتن شاگرد به آنها پرهیز داشت.

طباطبایی خاطرنشان کرد: علامه همیشه آرام و خوش‌ اخلاق بود و هیچ‌گاه عصبانیت در چهره او دیده نمی‌شد. همیشه در جواب دادن حلیم و بردبار و ذره ذره عمرش برای ما درس عبرت بود.

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...