دومین دوره جایزه «بیژن نجدی» با معرفی برگزیده این دوره برگزار شد.

به گزارش ایسنا، برگزاری جشنواره داستان کوتاه بیژن نجدی از سال ۹۶ در لاهیجان کلید خورد و امسال دومین دوره آن برگزار شد. «وحید شعبانی» که سال گذشته با داستان کوتاه «پرادو» در این جشنواره شرکت کرده بود، امسال با داستان «نقطه‌های نور» برنده این جایزه ادبی شد.

داستان «بن‌بست» از مصطفی معصومی سندی از فومن به مقام دوم رسید و داستان «همه یک صورت داشتند» از گل‌اندام شاکرین از لاهیجان و داستان «بی قبر» از علیرضا رضاپور از شفت مشترکا سوم شدند.

داستان‌های «گشتا در دوزخ» از مریم مزینی از سنگر و «دست راستش را برید» از رضا رادجو از رشت نیز مورد تقدیر قرار گرفتند.

در سال ۹۶ نیز ایمان عباسپور نادری از لاهیجان با داستان «روز قضاوت» این جایزه را از آن خود کرده بود.

فراخوان دوره دوم جایزه ادبی «بیژن نجدی» تیرماه سال ۹۷ اعلام شد و با دریافت ۲۴۸ داستان، مهلت شرکت در آن در نیمه مهرماه گذشته به پایان رسید. روز نهم اسفندماه اختتامیه دوره دوم این جایزه در کنار رونمایی از کتاب داستان‌های برگزیده دوره اول برگزار شد.

مراسم پایانی این جشنواره با سخنرانی نگار نادری، رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی لاهیجان، شهلا شهابیان، دبیر جشنواره، پروانه محسنی آزاد، همسر بیژن نجدی و بهناز علی‌پورگسکری، داستان‌نویس همراه بود. در پایان نیز یوسف فخرایی به نمایندگی از فرامرز طالبی و شهلا شهابیان، بیانیه هیئت داوران را خواند.

به گفته دبیر این جشنواره، جایزه ادبی بیژن نجدی هر سال در لاهیجان برگزار می شود و ۱۰ داستان برتر هر دوره در یک کتاب منتشر می‌شوند.

بیژن نجدی شاعر و داستان‌نویس سال ۱۳۲۰ از یک خانواده گیلانی در خاش متولد شد و شهریور ۱۳۷۶ در لاهیجان درگذشت. یوزپلنگانی که با من دویده‌اند، دوباره از همان خیابان‌ها، داستان‌های ناتمام، خواهران این تابستان، واقعیت رویای من است و پسرعموی سپیدار از جمله آثار بیژن نجدی هستند.

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...