تجریدالاعتقاد. کتابی در علم کلام به زبان عربی از خواجه نصیرالدین طوسی. این کتاب از کتاب‌های مهمی است که در تبیین عقاید امامیه نگاشته شده و به گفته برخی اولین آنها به حساب می‌آید. به عقیده آقابزرگ طهرانی خواجه نصیر در ابتدای این اثر آن را "تحریرالعقاید" نامیده اما بعدها این کتاب به اسامی دیگری همچون "تجریدالاعتقاد"، "تجریدالعقائد" و "تجریدالکلام" اشتهار یافته است. بعضی احتمال داده‌اند که خواجه عنوان "تجریدالاعتقاد" را تحت تأثیر کتاب "التجرید" قاضی عبدالجبار معتزلی برگزیده است. کسانی نیز معتقدند که این کتاب از خود خواجه نصیر نیست. این کتاب دارای شش «مقصد» (بخش) است که بترتیب عبارتند از: امور عامه، جواهر و اعراض، اثبات صانع و صفات او، نبوت، امامت، معاد.

خواجه نصیر این کتاب را برخوردار از بهترین اسلوب و مشتمل بر دیدگاه‌ها و اعتقاداتی که با برهان برای وی اثبات گردیده معرفی کرده است؛ به این ترتیب برخلاف برخی کتاب‌های او که صرفا تبیین نظریات عده‌ای از بزرگان است ــ همچون "حل مشکلات الاشارات" در شرح اشارات و تنبیهات ابن‌سینا و دفاع از آن در مقابل انتقادات فخرالدین رازی و کتاب "مصارع المصارع" در دفاع از دیدگاه‌های ابن‌سینا در مقابل اشکالات شهرستانی ــ این کتاب حاوی آرای خاص او است. کتاب‌شناسان معتقدند که خواجه، بعد از نقد کتاب "المحصل" فخر رازی "تجرید" را تألیف کرد تا افراد برای تحصیل حق به جای المحصل به آن رجوع کنند. چرا که خواجه نصیر در مقدمه "تلخیص المحصل" گفته است:  همت‌های عالی برای تحصیل حق از طریق تحقیق رویگردان شده و دیگر کتابی قابل اعتماد و مشتمل بر اصول متقن اندیشه وجود ندارد و اینکه کسانی می‌پندارند کتاب "المحصل" فخر رازی این خلا را پر کرده؛ چنین نیست و آن کتاب مشحون از اندیشه‌های باطل و لذا غیرقابل اعتماد است. بنابراین می‌توان گفت از آنجا که خواجه بعد از مواجهه با آرای فخر رازی در بحث امامت، دریافت که اشکالات وی را در یک اثر فلسفی نمی‌توان پاسخ داد به تدوین "تجریدالاعتقاد" همت گماشت.

تجریدالاعتقاد به جهت رویکرد خاص آن به فلسفه و کلام نقطه عطفی در تاریخ کلام شیعه محسوب می‌شود. خواجه نصیر در این کتاب میان فلسفه مشائی و کلام شیعی تلفیقی به وجود آورده که سبب نزدیکی هرچه بیشتر فلسفه و کلام در میان متفکران شده است. پس از خواجه کسانی مانند قاضی عضدالدین ایجی (متوفی 756) در کتاب "المواقف" و تفتازانی (متوفی 792) در کتاب "المقاصد" در این جهت از او پیروی کرده‌اند. برخی مباحث این کتاب به گونه‌ای است که مبنا بودن آن را برای جریانات فکری مهمی همچون "حکمت متعالیه" موجه می‌سازد. آنچه خواجه در "تجریدالاعتقاد" آورده است مطابق با اعتقادات شیعی امامی است، اگرچه وی در بعضی کتاب‌های خود همچون "تلخیص المحصل" برخی اعتقادات امامیه از جمله بداء را به نوعی انکار کرده است و از این جهت بزرگانی چون صدرالدین شیرازی و علامه مجلسی از او انتقاد کرده‌اند.

میزان اهتمام خواجه به بحث امامت با تمایلات شیعی در عناوینی چون اثبات امامت حضرت علی (علیه السلام) و بیان مطاعن خلفای نخستین و عدم صلاحیت ایشان برای خلافت رسول خدا و ادله قطعی افضل بودن امام علی (علیه السلام) و نص بر امامت ائمه اثناعشر (علیهم السلام) و حکم محاربان آنها به حدی است که عده‌ای از اندیشمندان غیرشیعه در نقد این بخش از مباحث او سخت بر خواجه تاخته و جانب انصاف را روا نداشته‌اند. به این ترتیب این سخن که تجرید خواجه متأثر از اصول اعتقادی فرقه‌هایی غیر از شیعه امامی است، معتبر نیست. همچنین در افکار فلسفی نباید خواجه را تابع محض ابن‌سینا دانست، زیرا آرای او در کتاب تجرید در موارد متعددی با آرای ابن‌سینا سازگار نیست. از جمله آن‌که وی «مکان» را بعد می‌داند نه سطح؛ به حدوث عالم اجسام معتقد است نه قدم آن؛ ادله اثبات وجود عقل مفارق را ناکافی و قابل ایراد می‌داند و معتقد است که مادة‌المواد «جسم مطلق» است نه هیولا و لذا برهان اثبات هیولا قابل نقد است. همچنین خواجه در مباحث توبه و وجوب اسقاط عقاب به واسطه آن نیز با بسیاری از متکلمان معتزلی مخالفت کرده است.

ویژگی دیگر این کتاب اختصار فوق العادة آن است. خواجه نصیر در بسیاری از کتاب‌های خود از جمله "قواعد العقائد" و "اوصاف الاشراف" و حتی "شرح الاشارات" و "اساس الاقتباس" بنا را بر اختصار گذاشته بوده ولی این خصوصیت در تجرید به حدی است که شمس الدین محمود اصفهانی آن را از «الغاز» (چیستان‌ها) به حساب آورده است. در این کتاب برخلاف دیگر کتاب‌های کلامی پیش از آن، مبحث معاد بعد از مبحث نبوت آمده است. پیش از خواجه بحث معاد ــ به سبب ارتباط بحث وعد و وعید و ثواب و عقاب با صفات حق تعالی و بویژه بحث عدل خداوند ــ قبل از نبوت و امامت طرح می‌گردید اما در تجرید مباحث نبوت و امامت ارتباط نزدیکی با مباحث عدل الاهی پیدا نکرده و توجه خواجه در آنها برخلاف پیشینیانش بیشتر معطوف به لطف الاهی است. به هر حال این ابتکار خواجه در تنظیم مباحث کلامی امامیه در ساختار کتاب‌های کلامی بعد از او تأثیر فراوان نهاد. خواجه مدت‌ها بعد از تدوین مباحث کلامی در تجرید، مباحث منطق را نیز به اختصار تدوین کرد که به "تجریدالمنطق" شهرت یافت و بزرگانی چون علامه حلی (متوفی 726) آن را شرح کرده‌اند.

تجریدالاعتقاد از ارزشمندترین و محکم‌ترین و در عین حال مختصرترین متون کلامی شیعی به شمار می‌آید و به سبب همین ویژگی‌ها از زمان تألیف شهرت یافته و دانشمندان فرقه‌های مختلف اسلامی شروح و حواشی متعددی به فارسی و عربی بر آن نگاشته‌اند. قضاوت‌های شارحان درباره این کتاب نشان می‌دهد که خواجه در اقدام خود کاملا موفق بوده است. ظاهرا اولین شرح تجرید را معروف‌ترین شاگرد خواجه «علامه حلی» تدوین کرده است. این شرح معروف "کشف المراد فی شرح تجریدالاعتقاد" نام دارد و برخی معتقدند که اگر علامه آن را نمی‌نوشت شاید مقصود دقیق خواجه از مباحث این اثر هیچگاه روشن نمی‌شد. آقابزرگ طهرانی و حاجی و دیگران شمار زیادی از شروح و تعلیقات و حواشی تجرید را معرفی کرده‌اند. در برخی از این شروح و حواشی به بررسی نقادانه نظریات خواجه پرداخته شده است.

از جمله معروف‌ترین و قدیم‌ترین شروح تجرید الاعتقاد عبارتند از: "تعریدالاعتماد فی شرح تجرید الاعتقاد" اثر شیخ شمس الدین محمد اسفراینی بیهقی (متوفی 746) تسدید یا "تشیید القواعد فی شرح تجرید العقاید" معروف به شرح قدیم اثر شمس‌الدین محمود بن عبدالرحمان بن احمد عاملی اصفهانی شرح فاضل قوشچی (متوفی 879) که به "شرح جدید" شهرت یافته است. از جمله شروح متأخر شرح ملاعبدالرزاق بن علی بن حسین لاهیجی متخلص به فیاض (متوفی 1051) است که به لحاظ دقت و تفصیل و تطبیق آرا دارای ویژگی‌های منحصر به فردی است. شرح قدیم و شرح جدید تجرید دارای حواشی و تعلیقات مهمی است از جمله: حاشیة محقق جرجانی (متوفی 816) بر شرح قدیم به نام "حاشیة تجرید"، "حاشیة قدیم" و "حاشیة جدید" و "حاشیه أجد" هر سه از جلال الدین محمد دوانی و دو حاشیه از صدرالدین محمد دشتکی شیرازی. مجموع سه حاشیه دوانی و دو حاشیة صدرالدین ــ که ایرادات و اعتراضات این دو تن نسبت به حواشی یکدیگر بر شرح جدید است ــ به "طبقات الجلالیة و الصدریة" معروف شده است. جالب توجه است که پس از مرگ صدرالدین فرزند او میرغیاث الدین منصور حسینی دشتکی به جای پدر جواب آخرین اشکالات دوانی را در حاشیه‌ی دیگری بر شرح تجرید تدوین کرد. این حاشیه‌ها که بر شرح جدید نوشته شده اند اهمیت بسیاری دارند و مورد توجه اندیشمندان مختلف شیعه و سنی قرار گرفته و سبب مناقشات کلامی و حتی فلسفی فراوانی گردیده‌اند. همچنین نقدها و شروح فراوانی بر آنها نوشته شده است.

تجریدالاعتقاد برای اولین بار همراه با شرح علامه حلی در 1311 به چاپ رسید. از این کتاب نسخ چاپی مختلفی موجود است که از میان چاپ‌های منقح آن می‌توان به تصحیح محمدجواد حسینی جلالی که در 1407 در قم منتشر شد اشاره کرد. از میان چاپ‌های مختلف کشف المراد نیز می‌توان چاپ حسن حسن زاده آملی را که در همان سال در قم به چاپ رسید ذکر نمود. این کتاب به قلم ابوالحسن شعرانی به فارسی ترجمه و شرح شده است.

رضا محمدزاده. دانشنامه جهان اسلام

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...