چاپ دوم مجموعه داستان «خوشبختی در ویترین» اثر آلبرتو موراویا، با ترجمه مشترک اعظم رسولی، هاله ناظمی و مژگان مهرگان از سوی انتشارات «کتاب خورشید» منتشر شد. داستان‌های این مجموعه برخی از آثار طنز و سوررئالیستی موراویا هستند.

به گزارش ایبنا، در این اثر 15 داستان کوتاه طنز و سوررئالیستی موراویا آمده که رسولی، ناظمی و مهرگان هر کدام به ترتیب 6، 5 و 4 عنوان را ترجمه کرده‌اند. این کتاب جلد دوم مجموعه‌ داستانی است که در سال 1387 با عنوان «گوساله دریایی» منتشر شده بود و چاپ دوم آن نیز به تازگی منتشر شده است.

موراویا برای جلوگیری از حذف نوشته‌هایش از سوی دولت،برخی از آثارش را به زبان طنز نوشته تا رژیم فاشیسم نتواند مضمون سیاسی نوشته‌هایش را درک کند. او خود را نویسنده‌ای اگزیستانسیالیستی می‌دانست که واقع‌گرایی هم بخشی از نوشته‌هایش است و ارتباط خود را با سیاست در همین واقعی بودنش می‌دانست. او با به‌کارگیری جنبه‌های نمادین و تمثیل‌هایی در نوشته‌هایش، قدرت خیال‌پردازی خود را به مخاطب نشان می‌دهد و در عین حال انتقادهایش از دولت فاشیسم را نیز به فراموشی نمی‌سپارد.

از این نویسنده تاکنون آثاری چون «گوساله دریایی»، «کلمه مادر»، «دیوار و شمعدانی»، «یک چیز به هر حال یک چیز است»، «تو که منو می‌شناسی کارلو» و «دلتنگی» در ایران منتشر شده است.

چاپ دوم «خوشبختی در ویترین» اثر آلبرتو موراویا با ترجمه رسولی، ناظمی و مهرگان از سوی انتشارات «کتاب خورشید» در 166 صفحه با شمارگان هزار و 100 نسخه و به بهای سه‌هزار و 900 تومان روانه بازار کتاب ایران شده است.

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...