کتاب «بفرمایید گول بخورید!» نوشته علی آقاغفار منتشر شد. این کتاب به اهمیت آموزش سواد رسانه‌ای در قالب رمان نوجوان می‌پردازد.

علی آقاغفار، به خبرنگار مهر گفت: کتاب تازه‌ام با عنوان «بفرمایید گول بخورید!» از سوی انتشارات «سیب سرخ نیکان» منتشر شد. این کتاب که برای نوجوانان نوشته شده است، در واقع به موضوع «تخلیه تلفنی» و جاسوسی می‌پردازد؛ سودجویانی که با اهداف سیاسی، اقتصادی و ... به صورت تلفنی با افراد تماس می‌گیرند و آن‌ها را مورد تخلیه تلفنی قرار می‌دهند.

وی افزود: در این کتاب ماجرای تخلیه تلفنی برای نوجوانان بازگو می‌شود تا آن‌ها بدانند که خیلی از حرف‌ها را نباید پشت تلفن بازگو کنند و به افراد غریبه اطلاعات ندهند.

این نویسنده و روزنامه‌نگار با اشاره به این‌که «بفرمایید گول بخورید!» درباره هوشیارسازی نوجوانان در زمینه نحوه به کارگیری ابزار ارتباطاتی و رسانه‌ها است، گفت: امروز همواره اغلب نوجوانان تلفن به دست هستند و هرآن ممکن است مورد سوءاستفاده اطلاعاتی قرار گیرند.

وی درباره نحوه شخصیت‌پردازی در این داستان توضیح داد: شخصیت نوجوان این داستان که با عنوان «پسره» شناخته می‌شود، فردی ساده‌انگار است. در ابتدای کتاب هم آن را به نوجوانانی تقدیم کرده‌ام که دلشان نمی‌خواهد جای «پسره» این داستان باشند.

آقاغفار افزود: پدر شخصیت نوجوان، اغلب او را «پسره» خطاب می‌کند اما نوجوان داستان از این اسم خوشش نمی‌آید. با این‌حال رفتارهای ساده‌انگارانه‌ای از خود نشان می‌دهد که به همسایه‌هایشان آسیب می‌زند. آپارتمانی که آن‌ها در آن ساکن هستند، سمبل یک کشور است. البته در این داستان فقط آن نوجوان نیست که خطا می‌کند بلکه گاهی بزرگترها هم خطاهایی می‌کنند که باعث ضرر خودشان یا همسایه‌هاشان می‌شود.

وی از چاپ دوم کتاب «توطئه در شهرک» خبر داد و گفت: کتاب «بفرمایید گول بخورید!» در ادامه «توطئه در شهرک» نوشته شده است که به موضوع نفوذ می‌پرداخت. در این کتاب «شهرک» سمبل یک کشور گرفته شده است و به تعدادی جوان پرداخته می‌شود که در یک شهرک توسط مربی رزمی فریب می‌خورند تا اطلاعاتی درباره اشخاص مهم داخل شهرک برای او گردآوری کنند. آن‌ها تحریک به دیوارنویسی و آدم‌ربایی هم می‌شوند.

آقاغفار یادآور شد: این کتاب را نیز برای هشدار به نوجوانان ساده‌انگار نوشته‌ام تا هرچیزی که در فضای مجازی منتشر می‌شود یا حرف هر شخصی را به سادگی نپذیرند.

وی تا کید کرد: دلیل خیلی از آسیب‌هایی که در بزرگسالی می‌بینیم این است که در نوجوانی آموزش ندیده‌ایم. مخصوصا با توجه به سرعتی که تکنولوژی گرفته است، بچه‌ها هنوز فرهنگ استفاده از آن را نمی‌دانند. خیلی از موارد اجتماعی می‌تواند به خانواده، همسایه و کشور آسیب برساند اما متاسفانه بسیاری از نوجوانان ما با این آسیب‌ها آشنا نیستند و نحوه مقابله با آن را نمی‌دانند.

به گفته آقاغفار یک نوجوان ممکن است بسیاری از فوتبالیست‌ها را بشناسد و به قوانین فوتبال آشنایی کامل داشته باشد اما نمی‌داند باید چگونه از حریم خودش و خانواده و کشورش صیانت کند.

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...