بیست و هفت سال بعد از درگذشت "رومن گاری"، نویسنده مشهور فرانسوی، مجسمه یادبودی برای او در شهر ویلنیوس، پایتخت جمهوری لیتوانی که این نویسنده حدود یک قرن پیش در آن به دنیا آمده بود نصب شد.

از این مجسمه برنزی در خیابانی که گاری در کودکی در آن به سر می‌برد، پرده برداری شد. این مجسمه که توسط "روماس کوینتاس"، هنرمند لیتوانیایی ساخته شده است، با الهام از کتاب "وعده سپیده دم" اثر سال 1960 گاری، پسری را به تصویر می‌کشد که یک گالش را در آغوش گرفته است.

در این کتاب گاری خاطره‌ای از سن نه سالگی‌اش را تعریف می‌کند که برای رسیدن به دختر همسایه، گالش لاستیکی خود را خورده است!

به گزارش میراث خبر به نقل از ای اف پی، هزینه ساختن و نصب این مجسمه یادبود را اعضاء مجمع بین‌المللی "لیتواک" تأمین کرده‌اند.

رومن گاری در 8 مه 1914 با نام اصلی "رومن کاسو" در ویلنیوس به دنیا آمد و در آن زمان لیتوانی هنوز بخشی از امپراتوری تزاری محسوب می‌شد. او تا زمانی که ویلنیوس بعد از جنگ جهانی اول به پایتخت لیتوانی مستقل تبدیل شد، در این شهر به سر برد و چندین سال نیز در لهستان زندگی کرد. سپس در اواخر دهه 1920 میلادی به فرانسه عزیمت کرد و بعدها ملیت فرانسوی را برای خود برگزید.

گری در سال های 1945 تا 1961 پیش از آن که زندگی‌اش را به طور کامل وقف نوشتن کند، به عنوان دیپلماتی فرانسوی فعالیت می‌کرد.

گاری که در طول جنگ جهانی دوم در نیروی هوایی داوطلب فرانسه خدمت کرده بود، یکی از نویسندگان فیلم‌نامه فیلم مشهور "بلندترین روز" (1962) بوده است. او تنها نویسنده‌ای است که دو بار جایزه معتبر "گونکور" را از آن خود کرده است.

این نویسنده روز دوم دسامبر 1980 در پاریس خودکشی کرد. 

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...