گیاه‌شناسی که شهرت جهانی دارد و پس از پانزده سال بیوگی و ماجراهای عاشقانه قصد ازدواج می‌کند... جذبه بن در برابر شانه‌های مردانه لایامون، تصور همسر آینده‌اش در لباس مردانه، مانند آنتونی پرکینز، در روح است؛ صحنه‌ای در رستورانی که گویی بن پذیرفته است نقش زن را ایفا کند، نوع این تمایلات را آشکار می‌سازد.

 مردمان بسیاری از دل‌شکستگی می‌میرند |  سال بلو
مردمان بسیاری از دل‌شکستگی می‌میرند
[More Die of Hearbreak]. رمانی از سال بلو (1) (1915)، نویسنده امریکایی که در 1987 منتشر شد. این رمان سرگذشت بن کرادر (2) را بازگو می‌کند؛ گیاه‌شناسی که شهرت جهانی دارد و پس از پانزده سال بیوگی و ماجراهای عاشقانه قصد ازدواج می‌کند. قهرمانان بلو، با پیروی از غریزه‌ای که هرگز به خطا نمی‌رود، همواره زنی را برمی‌گزینند که دیر یا زود موجب رنج و اندوه آنان می‌شود. بن دل به ماتیلدا لایامون (3) بسته که دارای همه امتیازهاست و از جذابیت، جوانی و ثروت برخوردار است. این ازدواج خشم حسادت‌آمیز برادرزاده‌اش، کنت (4) را برمی‌انگیزد که احساس می‌کند به او خیانت شده است و طردش کرده‌اند. تمامی رمان حاکی از تلاش کنت است برای آنکه عمویش را متقاعد کند انتخاب نابجایی کرده است. کنت همواره موفق شده است زنانی را که بر سر راه عمویش قرار می‌گیرند از او دور کند و هربار که خطر ازدواج قریب‌الوقوعی در پیش است، امکان فرار بن را فراهم آورد. روش او این است که زنان علاقه‌مند به ازدواج را نه مستقیماً، بلکه با سوءاستفاده از اعترافات بن و استناد به اظهارات وی و تغییر و تفسیر آن، بنا بر موقعیت، بی‌اعتبار می‌سازد. تصویری که از یکی از معشوقه‌های عمویش، کارولین بانج (5) «که از کاغذ توالت به جای محافظ بهداشتی استفاده می‌کند»، ارائه می‌دهد ظالمانه است. از کلمات یکی از اشعاری که بن به کار می‌برد تا زیبایی معشوقه را بستاید استفاده می‌کند و آنها را به گونه‌ای تفسیر می‌کند که نه‌ تنها بیانگر عشق و احساس نباشد، بلکه دال بر سردی و خشکی همسر آینده باشند.

در واقع، نوعی هم‌داستانی بین بن و کنت به چشم می‌خورد؛ نوعی تکمیل و تکامل متقابل. این دو نمی‌توانند از هم بگذرند. وقتی بن به مأموریت می‌رود، کنت زندگی درستی ندارد. بن هم هیچ کاری را بدون نظر برادرزاده‌اش انجام نمی‌دهد. او نه‌تنها از دخالت‌های پیاپی کنت در ماجراهای عشقی‌اش احتراز نمی‌جوید، بلکه از گفتن درددل با او و سهیم کردن وی در خصوصی‌ترین توهماتش لذت هم می‌برد. سخنان زن‌ستیز کنت به آسانی عمو را متقاعد می‌کند، زیرا در برابر رابطه با جنس مؤنث دارای بیم و هراسی مشابه با کنت است و در ماجراهای عاشقانه، در جستجوی گواهی بر مردانگی خویش است تا بر تمایلاتی از نوع دیگر سرپوش گذارد. در خلال ماجرا، جذبه بن در برابر شانه‌های مردانه لایامون، تصور همسر آینده‌اش در لباس مردانه، مانند آنتونی پرکینز (6)، در روح است؛ صحنه‌ای در رستورانی که گویی بن پذیرفته است نقش زن را ایفا کند، نوع این تمایلات را آشکار می‌سازد.

از این پس، به دلیل حسادت بی‌حد کنت، نفی بی‌چون و چرای هر زنی که قصد ازدواج با بن را دارد و تلاشهای او برای نگاه‌داشتن عمو فقط برای خودش، تنها همدم بن بودن، و تنها مشاور و تنها دوست همراه او بودن، پی می‌بریم. در پایان رمان، راوی به هدف خود می‌رسد و هرگونه حضور مؤنثی را از عمویش دور می‌کند، حتی به قیمت روانه کردن او به آن سر کره زمین. و کنت خود مانند پنلوپه (7) در منزل در آپارتمان بن می‌ماند و متن خود را می‌بافد و چشم به راه اولیس می‌ماند. مردمان بسیاری از دل‌شکستگی می‌میرند گاه به مضحکه و حتی به صورت کاریکاتور، مضمون‌ها و دل‌مشغولی‌های راوی بلویی را بازگو می‌کند. کنت و بن آخرین نمونه‌های تباری هستند که با جوزف شروع می‌شود و با هرتسوگ (8) و سیترین (9) ادامه می‌یابد: آنها بازسازنده و تقلیدکننده الگوی اصلی‌اند و بدین‌سان، به خلق یک کهن الگو کمک می‌کنند. مردمان بسیاری از دل‌شکستگی می‌میرند، از طریق پس‌نگری، به تمامی آثار نویسنده روشی تقلیدی القا می‌کند. اما، کتاب‌های قبلی نیز روشنگر همین موضوع‌اند. تمامی آثار به خود بازمی‌گردند. از این منظر، مردمان بسیاری از دل‌شکستگی می‌میرند را می‌توان آخرین تغییر شکل متنی دانست که همواره از سر گرفته می‌شود.

مریم مؤمنی. فرهنگ آثار. سروش

1.Saul Bellow 2.Ben Crader 3.Matilda Layamon 4.Kenneth
5.Caroline Bunge 6.Antony Perkins 7.Penelope 8.Herzog 9.Citrine

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...