علی قول عثمان‌اف از برجسته‌ترین شاعران قرقیزستان و مشهور به پوشکین قرقیز است و کتابخانه ملی این کشور نیز به نام او نامگذاری شده با این اوصاف ایرانیان آشنایی چندانی با این شاعر برجسته ندارند.

به گزارش مهر، علی قول عثمان اف شاعر کلاسیک، مترجم و نمایشنامه نویس برجسته قرقیزستان است. او متولد ۲۱ مارس سال ۱۹۱۵ در روستای کپتال اریک منطقه پانفیلوف استان چوی قرقیزستان است. تاریخ وفاتش بر اساس آنچه در بیوگرافی‌اش بچشم می‌خورد ۱۲ دسامبر سال ۱۹۵۰ در شهر فرونزه – بیشکک فعلی- است. به پاس خدمات و نقشی که علی قول عثمان اف در توسعه ادبیات ملی قرقیزستان داشته است؛ دولت جمهوری قرقیزستان طی مصوبه شماره ۱۷۳ مورخه ۱ آوریل ۲۰۱۵ میلادی نام کتابخانه ملی این کشور را به نام کتابخانه ملی علی قول عثمان اف تغییر نام داد.

علی‌قول تا سال ۱۹۲۹ در خانه کودکان توکموک بزرگ شد و بعد در آموزشگاه عالی تکنیک تحصیل کرد، اما به خاطر مشکل سلامتی آنرا به پایان نرساند. وی به عنوان خبرنگار به فعالیت پرداخت. تا سال ۱۹۳۶ در مجله چابول و روزنامه لنینچیل جاش کار می‌کرد. نخستین مجموعه اشعارش با عنوان آهنگ‌های طلوع در سال ۱۹۳۵ چاپ و منتشر شد.

او نویسنده مجموعه آثار «جوان ستارگان» Звездная молодость و «چالپانستان» Чолпонстан (سال ۱۹۳۷)، «عشق» Любовь (۱۹۴۵)، «ترانه‌های جدید» Новые песни (۱۹۴۹) و … است. او برای کودکان آثار زیادی نوشت و ترجمه کرد.

این نویسنده در زمینه نمایشنامه نویسی نیز فعالیت می‌کرد: نمایشنامه‌های «کامن» Объездчик Кооман (۱۹۴۷)، «ابوالقاسم جانبالاتوف» Абулкасым Джанболотов (۱۹۴۸)، «سفر به مرکه» Надо отправляться в Мерке (۱۹۴۹) از جمله آثار او در این حوزه هستند. ترجمه منظومه «پلنگینه پوش» Витязь в тигровой шкуре شوتا روستاولی توسط علی قول عثمان اف ۶ بار تجدید چاپ شده است. آثار پوشکین، لرمانتوف، کریلوف و دیگران را به زبان قرقیزی ترجمه کرده است.

درسال‌های ۱۹۳۷-۱۹۴۰ به عنوان دبیر بخش آغاز فعالیت اجتماعی اتحادیه نویسندگان قرقیزستان خدمت کرد. نخستین شعر وی «بارقرمز» در ۱۹۳۰ در روزنامه «باسوادباش» منتشر شد. وی با داشتن علاقه زیاد به ادبیات جهان و روسی، آثار مختلفی را به زبان مادری برگرداند. وی به فولکلور قرقیزی توجهی زیادی داشت و افسانه‌های فراوانی جمع آوری کرد. به طوری که براساس آنده‌ها داستان نوشت. در ۹ آوریل ۱۹۳۸ عضو اتحادیه نویسندگان شوروی شد و در همان سال «نشان افتخار» دریافت کرد. در ۱۹۴۶ به او مدال «شجاعت جنگ جهانی دوم» اهدا شد. مجموعه اشعار وی که در ۱۹۵۰ در مسکو به زبان روسی منتشر و جایزه ادبی استالین را از آن خود کرد.

در سال ۱۹۵۰ میلادی یعنی زمانی که هنوز ۳۵ سال بیشتر نداشت بر اثر بیماری دار فانی را وداع گفت. بعدها جایزه ادبی موسوم به علی قول عثمان‌اف توسط اتحادیه نویسندگان قرقیزستان تاسیس شد. این جایزه در قرقیزستان شوروی پس از جایزه لنین و جایزه قرقیزستان موسوم به تاکتاگل ساتیلگانوف در جایگاه سوم قرار داشت. با هدف بررسی و مطالعه زندگی و آثار این شاعر بنیاد اجتماعی- ادبی عثمان اف در سال ۱۹۹۴ تاسیس شده است.

علی‌قول عثمان‌اف برای نقش و سهم مهمش در ادبیات قرقیزی مفتخر به دریافت جایزه کامسامول لنین درجه یک شد. در ۱۹۸۶ اتحادیه نویسندگان ملی قرقیزستان مراسم «جایزه ادبی به نام علی‌قول عثمان‌اف» و مراسم شب شعر «اسب سفید علی‌قول» را که هرسال میان جوانان خلاق برگزار می‌شود با موفقیت برگزارکرد.

در شهر بیشکک تندیس یادبود وی در خیابان عبدالرحمان‌اف روبروی تئاتر اپرا و باله نصب و یکی از خیابان‌های بیشکک به نام وی نام‌گذاری شده است. برای ۶۰ شعر علی‌قول عثمان‌اف آهنگ نوشته شده است و کارگردانانی، مانند اوبوکئیف، توروس‌بیکاف، از آثار این شخصیت ادبی قرقیز فیلم ساختند. آثار وی به زبان‌های روسی، انگلیسی، قزاقی و استونی ترجمه شده است. همچنین ۴ شعر او درسالنامه ژاپنی «شاعران جهان» قرارگرفت.

نام کتابخانه‌های ملی در بیشتر کشورهای جهان با نام شاعران و نویسندگان آنها مزین و نامگذاری شده است از آن جمله‌اند کتابخانه ملی جمهوری آذربایجان موسوم به کتابخانه آخوندوا، کتابخانه ملی ازبکستان موسوم به کتابخانه علیشیر نوایی و کتابخانه ملی گرجستان موسوم به چاوچاوادزه. علی قول عثمان اف هم برازنده نام کتابخانه ملی جمهوری قرقیزستان است.

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...