انتشارات معیار علم «جایی که نغمه سرمی‌دهند چنگارها» [Where the crawdads sing] نوشته دلیا اونز[Owens, Delia] و ترجمه مهسا علا را منتشر کرد. این رمان از پرفروشترین‌ کتاب‌های سال‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ بوده است.

جایی که نغمه سرمی‌دهند چنگارها» [Where the crawdads sing] نوشته دلیا اونز[Owens, Delia]

به گزارش مهر، «جایی که نغمه سرمی‌دهند چنگارها» داستان جنایی و جذاب دختری است که اعضای خانواده‌اش او را در سنین خردسالی رها کرده‌اند تا تنهایی، در دل طبیعت بکر کارولینای شمالی، با پدر کج خلقش زندگی کند. اما در همان حال که مهارت‌های زندگی در تنهایی ابدی را دارد زمانی فرا می‌رسد که حسرت مورد نوازش قرار گرفتن و دوست داشته شدن را می‌خورد. وقتی دو مرد جوان از دهکده نزدیک محل زندگی‌اش جذب او می‌شوند، وی پذیرای دنیایی جدید و تکان دهنده می‌شود تا اینکه اتفاقی غیرقابل‌تصور رخ می‌دهد.

در این داستان بحث انگیز و هوشمندانه و به شدت سوزناک، نویسنده یادآور می‌شود که کودک درون آدمی تا همیشه به زندگی او شکل می‌بخشد و در همان حال او را در معرض اسرار زیبا و مسخ کننده‌ای قرار می‌دهد که طبیعت در خود نگه می‌دارد. سرنخ‌های مربوط به رمز و راز داستان نیز در این زیستگاه سرسبز و انبوه و زندگی طبیعی موجودات این دنیای وحش نهفته است.

«آنجا که نغمه سر می‌دهند چنگارها» (Where the Crawdads Sing) نخستین رمان دلیا ائنز است. دلیا ائنز در جورجیای جنوبی متولد شد و با اسب دوانی در جنگل‌های اطراف توماسویل رشد کرد. وی بیشتر عمر خود را در حیات‌وحش واقعی یا نزدیک به آن گذراند و از همان کودکی طبیعت را همراه راستین خود در نظر گرفت. خانم ائنز به مدت ۲۳ سال در بعضی از دورترین مناطق آفریقا زندگی کرد و پژوهش‌هایی علمی درباره شیوه زندگی جانوران و حشرات انجام داد.

این کتاب در ۴۴۴ صفحه در قطع رقعی با قیمت ۶۵,۰۰۰ تومان توسط انتشارات معیار علم به چاپ رسیده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...