رمان «جنایات آلمانی، مکافات روسی» [Даниил Гранин, Она и всё остальное. Роман о любви и не только] نوشته دانیل گرانین [Daniil Granin] به فارسی ترجمه و از سوی انتشارات کتاب نیستان منتشر شد.

جنایات آلمانی، مکافات روسی» [Даниил Гранин, Она и всё остальное. Роман о любви и не только]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، دانیل گرانین هنگام هجوم آلمان نازی به خاک روسیه به ارتش سرخ پیوست و تا پایان جنگ جهانی دوم در ارتش باقی ماند و همین مدت اقامت در ارتش به کمک او آمد تا یکی از مشهورترین آثار او نوشته شود و کتابی درخشان درباره محاصره لنین‌گراد از سوی نازی‌ها شکل بگیرد.

گرانین نخستین کتابش را با الهام از تجربیاتش به عنوان یک مهندس در سال ۱۹۴۹ و با شرح نبرد دانشمندان با بوروکراسی خشک و بی‌عاطفه می‌نویسد و پس از آن با تألیف آثاری مانند «محاصره» در زمره نویسندگانی می‌شود که در دوران سلطه حزب کمونیست بر روسیه داستان‌های خوفناک از نجات‌یافتگان از محاصره لنینگراد روایت می‌کند و حتی در زمان حکومت گورباچوف به دلیل نوشتن کتابی درباره زندگی نیکلای تیموفیو ریسوسکی و شرح سرکوب‌های دوران استالین تحسین می‌شود تا نشان دهد که خود حکومت سوسیالیستی شوروی سابق نیز دیگر تاب مقاومت و پنهان‌کاری درباره آنچه بر تارک سابقه سیاسی آن نوشته شده است را ندارد.

او در کتاب «جنایات آلمانی، مکافات روسی» که نیم‌نگاهی به اثر سترگ ادبیات روسیه را نیز دارد داستان زندگی دختری روس‌تبار و پسری آلمانی‌تبار را روایت می‌کند که در جدال میان عشق و مهاجرت از سرزمینی که در آن زیست می‌کنند بازگو شده است.

او در پیشگفتار این رمان که بسیاز زیبا نوشته است این تم را چنین روایت کرده است و عنوان می‌کند که عشق نیرویی است که ملیت و حد و مرزی برای خود متصور نیست و سرنوشتی که می‌پسندد را رقم می‌زند.

این رمان داستانی از است زندگی انسان‌هایی که در بستر عجیب‌ترین و سهمگین‌ترین حوادث تاریخی به شکلی اعجاب‌آور زندگی کرده و زنده می‌مانند و خود را در نبردی تازه پس از آن، در مواجهه با پدیده‌ها و زیست بوم فکری جامعه پس از جنگ می‌بینند، جامعه‌ای که تصمیم ندارد دربرابر خواست مردمش پس از دوران سیاه جنگ سر تسلیم فروبیاورد و حاضر به نبرد تن به تن با تمامی آنهاست.

گرانین در کنار این مساله برخی از مهم‌ترین دغدغه‌های موجود پیرمون نظام زیستی در اتحاد جماهیر شوروی سابق و تفکر در آن را پیش چشم مخاطب خود می‌کشد و نمایی تازه و بکر و به شدت رشک‌برانگیز از انسان رشد پیدا کرده در بستر ایده‌آل‌های سوسیالیزم به نمایش می‌کشد که بی‌نیاز از نقد، خود به روشنی گواهی است بر فرجام این ایدئولوژی برای پیروان آن.

کتاب نیستان رمان «جنایات آلمانی، مکافات روسی» را با ترجمه نازیلا حاجیوا و فضه نظری در صفحه ۱۴۴ صفحه با قیمت 30هزار تومان منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...