هاپکینز کشیش، تقریباً ناخودآگاه دل به عشق مری اسکادر جوان می‌سپارد. مرد جوانی که مری دلباخته اوست به سفری طولانی از راه اقیانوس می‌رود و گمان می‌رود که مرده است. پس مری با حس احترام و اکرام با کشیش عهد می‌بندد. اما جوان مفقود بازمی‌گردد و هاپکینز، که از واقعیت امر آگاه می‌شود، با فدا کردن خود مری را از قید تعهد رها می‌سازد...

نامزد کشیش  |  هریت بیچر استوو

نامزد کشیش [The Minister’s Wooing]. اثری از هریت الیزابت بیچر استوو (1) (1811-1896)، بانوی نویسنده امریکایی، که در 1858 به طور مسلسل در مجله آتلانتیک مانتلی (2) و سپس به سال 1859، در نیویورک و بوستون به شکل کتاب منتشر شد. ماجرا در اواخر قرن هجدهم و در شهر ساحلی نیوانگلند رخ می‌دهد. نویسنده مشهور کلبه عمو تم  در این کتاب موضوعی را مطرح می‌کند که به خوبی با آن آشناست؛ یعنی زندگی و محیط نیوانگلند در دوران نسلی که بلافاصله پیش از نسل خود او بود. در نتیجه، این رمان مشاهده‌ای غنی و اصیل درباره افراد و محیط ها به دست می‌دهد که دنیایی بسیار متفاوت با دنیای ما را شکل می‌داد. زمینه این رمان منزه‌طلبی سرسختانه، عشق به تجزیه و تحلیل، و بررسی هایی درباره اخلاق و الهیات است.

وانگهی، اگرچه نویسنده این جهان را با عطوفت و لذت توصیف می‌کند، از نشان دادن موضعی کاملاً انتقادی نسبت بدان نیز واهمه‌ای ندارد. گویا نظر نویسنده، که بیشتر سربسته مطرح می‌شود تا صریح، هرگز اثبات نشده است، این باشد که هر حقیقت مربوط به اخلاق یا الهیات، چنانچه ایثاری انسانی و اصیل در پی آن نیاید، ارزش خویش را از دست می‌دهد. طرح و توطئه رمان اهمیت چندانی ندارد و امتیاز آن بیشتر در تنوع و دقت خصوصیات شخصیت های فرعی رمان است. هاپکینز (3)، عالم الهیات و کشیش، تقریباً ناخودآگاه دل به عشق مری اسکادر (4) جوان می‌سپارد. مرد جوانی که مری دلباخته اوست به سفری طولانی از راه اقیانوس می‌رود و گمان می‌رود که مرده است. پس مری با حس احترام و اکرام با کشیش عهد می‌بندد. اما جوان مفقود بازمی‌گردد و هاپکینز، که از واقعیت امر آگاه می‌شود، با فدا کردن خود مری را از قید تعهد رها می‌سازد. این رمان پر است از نمونه‌های مشخصی از انسانها، نجیب‌زاده یا تاجر بَرده، بورژوا یا سیاستمدار و روحانی، و خدمتکار یا برده سیاه. مکالمه درخشان و گاهی عامیانه این اثر غالباً به زبان محلی نوشته شده است. تصویر چهره زنان با موفقیت بیشتری روبروست. در تمامی کتاب، مبارزه نویسنده با خرید و فروش سیاهان و بردگی آنان احساس می‌شود. این اثر، اگرچه پیروزی کلبه عموتم را تکرار نکرد، به موفقیت بزرگی دست یافت.

مهشید نونهالی. فرهنگ آثار. سروش

1.Harriet Elizabeth Beeher Slowe. 2.Atlantic Monthly 3.Hopkins
4.Mary Scudder

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...