انیمیشن اقتباسی «سرود کریسمس» که براساس رمانی به همین نام اثر «چارلز دیکنز» ساخته شده، در شصت‌و دومین جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد. این فیلم محصول شرکت «والت دیزنی» است و به شیوه سه بعدی ساخته شده است.

به گزارش ایبنا، این فیلم را «رابرت زمه‌کیس» کارگردانی کرده و فیلمنامه آن بر اساس رمان مشهور «چارلز دیکنز»‌ نوشته شده است.

«رابرت زمه‌کیس» پیش از این فیلم‌هایی چون «بیوولف»، «قرن بیستم» و «قطار سریع‌السیر قطبی» را کارگردانی و برای کارگردانی فیلم «فارست گامپ» ‌اسکار بهترین کارگردانی را دریافت کرده است.

«سرود کریسمس» دیکنز را می‌‌توان مهم‌ترین رمان کریسمسی ادبیات جهان دانست. دیکنز این کتاب را 19 دسامبر سال 1843 و به فاصله دو هفته پیش از جشن کریسمس منتشر کرد. «سرود کریسمس» با استقبال خوب خوانندگان رو به ‌رو شد و از آن پس به عنوان یکی از مظاهر فرهنگی کریسمس برای مسیحیان مطرح بوده است.

از این کتاب تاکنون بارها به وسیله سینماگران اقتباس شده که از مهم‌ترین آنها می‌توان به کارگردانانی چون «برایان برنهارد»، «جیمی موراکامی» و «استان فیلیپس» اشاره کرد.
شخصیت اول این داستان یعنی «اسکروج» برای کودکان ایرانی که انیمیشن این رمان را بارها از تلویزیون دیده‌اند، بسیار آشناست. در این فیلم بازیگرانی چون «جیم کری»، «گری الدمن» و «کالین فرث» بازی کرده‌اند.

جشنواره «کن» به عنوان یکی از معتبرترین جشنواره‌های سینمایی جهان به تدریج به روزهای پایانی خود نزدیک می‌شود.

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...