اولین ترجمه فارسی از کتاب «هزار خورشید درخشان» دومین رمان خالد حسینی، نویسنده افغانی مقیم کشور امریکا، منتشر شد.

در حالی که چهار ترجمه از رمان «هزار خورشید درخشان» دومین اثر خالد حسینی، نویسنده افغانی خالق رمان «بادبادک باز» مراحل انتشار را سپری می‌کند، اولین ترجمه فارسی از این اثر توسط بیتا کاظمی، به بازار کتاب ایران عرضه شد.

انتشار این کتاب در حالی صورت می‌گیرد که چهار ناشر ایرانی دیگر، انتشار ترجمه‌های متفاوتی از این اثر را پی‌گیری می‌کنند. مهدی غبرایی، سمیه گنجی، ناهید سلامی و منیژه شیخ جوادی مترجمان دیگری هستند که ترجمه آنها از «هزار خورشید تابان» به پایان رسیده است.

این مترجمان از چهار نام متفاوت «هزار آفتاب شگفت‌انگیز»، «هزار خورشید درخشان»، «هزارخورشید با شکوه» و «هزار خورشید تابان» برای این اثر استفاده کرده‌اند. از «بادبادک باز» رمان قبلی این نویسنده نیز در طول دو سال، پنج ترجمه متفاوت عرضه شده بود.

همزمان با اکران جهانی فیلمی بر اساس بادبادک باز که طی هفته‌های آینده صورت می‌گیرد، شروع ساخت فیلمی بر اساس «هزار خورشد درخشان» نیز توسط مارک فورستر، کارگردان شناخته شده سینمای هالیوود آغاز شده است.

«هزار خورشید درخشان» (A thousand splendid suns) پس از انتشار در سال جاری، تا به امروز در صدر پرفروش‌ترین کتاب‌های ایالات متحده قرار داشته است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...