«چخوف در قاب تصویر» با عکسها، مدارک و نامه‌های دوران زندگی این نویسنده ماندگار روس، تلاش میکند با شرح چهره حقیقی و تاریخ زمان او، چخوف را به بهترین شکل برای مخاطب ترسیم کند.

به گزارش خبرآنلاین، «چخوف در قاب تصویر» را پتر اوربان نوشته که با ترجمه سهراب برازش در زیر گروه ادبیات نشر نی روانه بازار کتاب شده است. این اثر که برگزیده‌ای از نامه‌های
آنتوان چخوف است، دوران کودکی تا مرگ وی را در بر می‌گیرد و همراه با هر دوره‌ از زندگی چخوف، عکس‌های مرتبطی نیز آورده در کتاب درج شده است. این عکس‌ها، از محل تولد و عکس‌های کودکی وی تا سفرهایش به کشورهای مختلف را شامل می‌شود که این تصاویر، تقریبا نیمی از کتاب را تشکیل می‌دهند.
 
برازش به عنوان مترجم کتاب، درباره این نویسنده می‌گوید: چخوف نویسنده‌ای است که آثار قطوری ندارد اما می‌توان او را نویسنده‌ای درجه یک دانست که به دلیل داستان‌های کوتاهی که دارد، در طراز تولستوی و داستایوفسکی قرار می‌گیرد.

ناشر در معرفی کتاب آورده است: «از من بیوگرافى مى‏خواهید؟ این هم بیوگرافى.» آن‌چه که به ظاهر چنان موجه و آگاهی دهنده مى ‏نماید چخوف از آن به کنایه سخن مى‏گوید. در واقع هم او چندان در پى مطرح‏کردن شخص خودش نبود، نامه‏هایش تصویرى از انسانى به دست مى‏دهند که از محافل عمومى گریزان است. ما آثارش را مى‏شناسیم، اما درباره چخوف چه مى‏دانیم؟ کتاب حاضر با عکس‏ها و مدارک فراوان از دورانش تلاش دارد شناختى بهتر از چخوف عرضه کند. ضمن این تلاش چشم‏اندازى جامع از تاریخ معنوى روسیه در آن زمان نیز شکل مى‏گیرد، چشم‏اندازى که با تصویر چخوف از فضاى اجتماعى و سیاسى‏اش، از زندگى و مناسبات آن، آثارى را به‏وجود آورده که در ادبیات جهان بى‏نظیر است. «کتابى غنى که با دانشى سرشار و عشق شکل گرفته، کتابى که زندگى و دوران چخوف را به شکلى گویا ترسیم مى‏کند.»
 
این کتاب در 352 صفحه و با قیمت 20هزار تومان منتشر و توزیع شده است.

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...