در یکصدمین سال درگذشت «لئو تولستوی»، آثاری از این نویسنده‌ی مطرح روس با ترجمه‌ی سروش حبیبی منتشر شد.

به گزارش ایسنا، سروش حبیبی که از سال‌هاست کار ترجمه‌ی آثار ادبیات کلاسیک روسیه را آغاز و پیش‌تر هم کتاب‌های «جنگ و صلح» و «
آنا کارنینا» را از تولستوی ترجمه کرده، اخیرا داستان‌های بلند «ارباب و بنده»، «سعادت زناشویی»، «مرگ ایوان ایلیچ»، «شیطان» و «پدر سرگی» این نویسنده را ترجمه و در یکصدمین سالگرد درگذشت او منتشر کرده است.

این آثار در مجموعه‌ای با عنوان «صد سال تولستوی» توسط نشر چشمه منتشر شده است.

تولستوی سال 1910 درگذشت و اکنون یک قرن پس از درگذشتش، کتاب‌ «سعادت زناشویی» او برای نخستین‌بار است که در زبان فارسی ترجمه و منتشر می‌شود؛ اما داستان‌های «ارباب و بنده »، «پدر سرگی»، «مرگ ایوان ایلیچ» و «شیطان» پیش‌تر نیز منتشر شده‌اند.

سروش حبیبی معتقد است که ترجمه‌ی دوباره‌ی آثار کلاسیک دنیا یک ضرورت است و بر همین اساس است که به سراغ ترجمه‌ی دوباره‌ی این آثار تولستوی رفته است. او توضیح می‌دهد که آثار نویسندگان مطرح روسیه، کسانی مانند داستایوفسکی، چخوف، تولستوی و دیگران از زبان‌های غیراصلی به فارسی ترجمه شده‌اند و همین امر ناگزیر اسباب دردسر است. از این گذشته، ترجمه‌های موجود قدیمی‌اند.

این مترجم می‌گوید: البته نمی‌خواهم در حق کسانی که اولین‌بار آثار بزرگ ادب روسی را به فارسی ترجمه کردند، ناسپاس باشم و حرمت همت و زحمت‌شان را نگه ندارم؛ ولی گذشت زمان و تحول شیوه‌ی کار احتیاجات جدیدی ایجاد می‌کند و این خیلی طبیعی است. خودم گرچه 10 سال پیش از ترجمه‌ی فلان کتابم راضی بودم، هم‌اکنون همان کتاب را آن‌طور ترجمه نخواهم کرد.

پیش‌تر به قلم حبیبی از آثار ادبیات کلاسیک روسیه، رمان‌های «آبلوموف» اثر ایوان آلکساندروویچ گنچاروف و «شیاطین» یا جن‌زدگان و «ابله» از فئودور میخائیلوویچ داستایوسکی ترجمه و منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...