رمان کوتاه «برگ هیچ درختی» جدیدترین اثر صمد طاهری توسط نشر نیماژ منتشر شد.

برگ هیچ درختی صمد طاهری

به‌گزارش مهر، صمد طاهری؛ نویسنده‌ی آبادانی ساکن شیراز است که پیشتر با مجموعه‌داستان «زخم شیر» موفق به دریافت جوایز احمد محمود و جلال آل احمد شده بود.

این کتاب رمان کوتاه ۸۰ صفحه‌ای است که روایتی از برهه‌ای خاص به‌دست می‌دهد و پیشتر در سی‌ودومین نمایشگاه بین‌المللی تهران به مخاطبان عرضه شده و با استقبال و تحسین مخاطبان و منتقدان ادبی مواجه شده بود و از ابتدای هفته جاری علاقه‌مندان به داستان ایرانی و به‌خصوص آثار صمد طاهری می‌توانند آن را از کتابفروشی‌ها بخواهند. قیمت پشت جلد این کتاب ۱۴ هزار تومان است و شمارگان آن ۵۰۰ نسخه درج شده است.

در برش کوتاهی از این رمان می‌خوانیم: «من آدم بی‌شرفی هستم. این را عمه‌کوکب گفته و عمه‌کوکب هیچ‌وقت حرفِ بی‌ربط نمی‌زند. خودم زنگ زده و خبرش کرده بودم. با وانت‌بازِ لکنته‌ای آمده بود. لابد اول رفته بود دادستانی و پولِ گلوله‌ها را پرداخته بود که دژبانی اجازه داده بود بیاید توی پادگان.»

صمد طاهری متولد ۱۳۳۶ در آبادان است و اوایل انقلاب به دانشکده هنرهای دراماتیک تهران رفت. او در آبادان داستان‌هایش را در مطبوعات و مجلات منتشر می‌کرد و در شعر نیز دستی دارد.

مجموعه شعر «قلب‌های کوچک شهر بزرگ» و مجموعه‌داستان‌های «سنگ و سپر» و «شکار شبانه» از دیگر آثار این نویسنده هستند.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...